راندیم برای باغشاه. کوههای ييلاق و دماوند همه سفید بود، مثل بلور. کوه دماوند خیلی خوب پیدا بود. هوا صاف بود، خیلی قشنگ، راندیم....آمدیم بالای یکی از تپه های باغ شاه، افتادیم به ناهار......از بس این طرف، آن طرف رفتیم شکارها از ما چیزی فهمیده بودند گریخته بودند..... ما خیال کردیم شکارها هستندمن نکردم تاخت کنم بروم جلوی شکارها. اگر میرفتم جلو، شکارها را می گرفتم، یقین می زدم. اما نرفتم.....
خاطرات یک روز ناصرالدین شاه
از شکار و گشت در باغ شاه تهران:
از شکار و گشت در باغ شاه تهران:
روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه، تصحیح و ویرایش دکتر عبدالحسین نوائیی و دکتر الهام ملکزاده ، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی،1389 ،صص129 - 130
چهارشنبه ۸ دي ۱۴۰۰ ساعت ۲:۳۹
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .