....وی یک سال بعد از تولد مادرش را از دست داد و در زمانی که ناصرالدین شاه ترور شد طفلی پنج ساله بود....
فاطمه ناصری(قدرت السلطنه)، دختر پانزدهم ناصرالدین شاه
متولد جمادی الثانی 1308 از همسر غیر دائمی ناصرالدین شاه موسوم به قمر تاج خانم مشهور به زیقوله بود.وی در زمانی که ناصرالدین شاه ترور شد طفلی پنج ساله بود. اعتماد السلطنه در بخشی از خاطرات پنجشنبه 11 جمادی الثانی 1308 نقل می کند که امشب شب شش دختر تازه شاه است. مادر این نوزاد موسوم به قمرتاج خانم و در اندرون شاهی معروف به «زيقوله» بود.زیقوله خواهرزاده صاحب سلطان خانم صیغه شاه است. خاله این دختر یعنی صاحب سلطان خانم به التماس و رشوه به عزیزالسلطان و اتباعش خواهرزاده خود را پارسال به شاه داد. شاه گفته بود حالا که صاحب سلطان به این اصرار میخواهد زیقوله را به من بدهد، پس التزام بدهد که هر وقت از من بجهت این دختر مخارج خواست، في الفور مطلقه است و بیرون برود. صاحب سلطان به همین شرط قبول نمود که خواهرزاده اش را شاه بگیرد و خرج نخواهد. خود ِصاحب سلطان هم از صیغه های قدیم شاه بود. خلاصه چنانکه نقل شده ، بعد از این که سه چهار ماه بود زیقوله را صیغه کرده بودند، به التماس و توسط عزیزالسلطان او را نزد شاه بردند، دختر آبستن شده و (روزیکشنبه هفتم ماه جمادی الثانی 1308 ) دخترى زائید. شاه از شدت حیرت فرموده بودند، غیر از قدرت نمائی خداوند هیچ تصور نمی شود کرد که به زور «زیقو له» را بمن بدهند، آبستن شود و بزاید. باید اسم او را قدرت السلطنه بگذارند. امام جمعه اسم او را فاطمه خانم و لقب او را قدرت السلطنه گذاشتند. اما این خوشحالی دیری نپائید و قمر تاج خانم همان زیقوله مادر قدرت السلطنه درست یک سال بعد در روز 22 جمادی الاخر 1309 و در سن هجده سالگی درگذشت. سرنوشت این طفل چنین بود که در یک سالگی مادر و در 5 سالگی پدری که شاه بود را از دست بدهد و در زندگانی در فقر و عسرت زندگی کند.
همسر اول فاطمه ناصری ملقب به قدرت السلطنه امیر فرهاد معتمدالدوله بود که از وی دو پسر داشت اولی فرهاد فرهاد معتمد 32 ساله کارمند شرکت سهامی تلفون و دیـگر نـاصر فرهاد مـعتمد 29 سـاله کـارمند بانک شاهنشاهی، بعداز جدایی یا مرگ همسر اولش با رضا نام کـه در قـزاقخانه سرتیپ بود ازدواج کرد ولی از اوهم طلاق گرفت ، و بعداز مدت کوتاهی سرتیپ درگذشت. منبع : فاطمه قاضیها،دختران ناصرالدین شاه، 1400 ،نشر گویا
شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۴:۵۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
حال، با توجه به تاریخ مراسم شب هفت مرحومه، اینطور میتوان نتیجه گرفت که روز درگذشت قدرتالسلطنه، روز پنجشنبه 25 آذر 1344 بوده است.
با سلام و درود از اینکه مورد مزبور را اطلاعرسانی کردی بسیار سپاسگزارم، در چاپهابی بعدی حتما در نظر گرفته خواهد شد . با مهر
با سلام و عرض ادب و احترام
حقیر یک پژوهشگر تاریخ هستم و سوالی داشتم که امیدوارم لطف فرموده پاسخ دهید.
در مقایسه ی سفرنامه ی اول ناصرالدین شاه به فرنگستان -که شما تصحیح فرموده اید- و نیز چاپ های قدیمی آن، با اخبار روزنامه های انگلستان، متوجه تفاوت هایی در ضبط تاریخ رویدادها شدم. مثلا ناصرالدین شاه، آغاز سفر خود به فرنگ را «شنبه بیست و یکم صفر 1290» گفته، اما هفته نامه ی معتبر انگلیسی، روز Sunday را (یعنی 20 آوریل 1873؛ روز بعد از آنچه ناصرالدین شاه گفته است).
روز رسیدن به مسکو در کتاب، «یکشنبه بیستم ربیع الاول» است و در نشریه، Monday ذکر شده که برابر است با «19 مه 1873 (روز بعد).
البته در ماه های قمری، میان ناصرالدین شاه و جدول تطبیق تقویم (مثلا کتاب گاهشماری ایرانی احمد بیرشک)، اختلاف هست. گاهی ماه هایی که او 29 یا 30 روزه گرفته، تفاوت دارد. در اینجا تاریخ 21 صفر 1290 برابر است با یکشنبه 20 آوریل 1873، نه روز شنبه که شاه نوشته است.
جز این دو مورد، روزها مطابق با نشریه است. به نظر شما، دلیل این تفاوت روزهای هفته چه می تواند باشد؟
بسیار سپاسگزارم.
باسلام و درود فراوان ، آقای محمدی گرامی، من سفر اول را چک نکردم، ولی بخشی از خاطرات ناصرالدین شاه را که اخیرا تصحیح کرده ام ، چون می خواستم مقابل تاریخ قمری ،شمسی آن را هم برابرش بنویسم، به موضوعی که سما اشاره کرده اید برخوردم. کاملا صحیح می فرمایید ، متاسفانه دلیلش را نمیدانم بنده هم دجار سردر گمی شده بودم که به ناچار در پانویس، توضیح دادم، ولی در بعضی بخشها تطابق داشت و درست بود ، استنباط من این است که اطلاعات اشتباه به شاه داده بودند و مورد دیگری به نظرم نمی رسد.با احترام