Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    اصل نقاشی‌های مزبوردر کاخ‌موزه گلستان، آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آرشیو وزارت امور خارجه و غیره است که در کتابم( ناصرالدین‌شاه و نقاشی)، ذیل هرطرح یا نقاشی، منبع آن نیز قید شده است. در کاخ‌موزه گلستان طرح‌ها و نقاشی‌های بسیاری از ناصرالدین‌شاه موجود است که به‌جز آن‌هایی که در کتابم منتشر شده، اینجانب موفق نشدم به بقیه دسترسی پیدا کنم، امیدوارم که سایر علاقه‌مندان آن‌ها را دریافت و منتشر کنند. نکته‌ای دیگر که لازم است ذکر شود، این است که ناصرالدین‌شاه در همه ادوار زندگی از کودکی (ولیعهدی) تا سال‌های پایانی زندگی طراحی و نقاشی می‌کرده که آثار آن برجاست
    علت علاقه ناصرالدین‌شاه به نقاشی چه بود و نقاشی‌های او امروز کجاست؟
    روزنامه قانون- فاطمه قاضی‌ها

    بهار سال۱۳۱۳ ه.ق، ناصرالدین شاه قاجار در حالی که برای جشن گرفتن پنجاهمین سالگرد آغاز سلطنتش آماده می‌شد، در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) توسط میرزا رضای کرمانی ترور شد. دوران طولانی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بر ایران از ابعاد مختلف و متفاوتی بررسی شده است. به‌خصوص نقش شاه در شیوه حکومت‌داری و تلاش‌های ناکام برخی صدراعظم‌هایش در جهت تجدد. اما بخش جالب توجهی که در بررسی زندگی ناصرالدین شاه کمتر مورد توجه قرار گرفته، علاقه عجیب شاه به نقاشی و عکاسی است. در کاخ‌موزه‌های برجا مانده از قاجار، ده‌ها عکس و نقاشی وجود دارد که هنر دست ناصرالدین شاه است. برای اطلاع بیشتر درباره علت علاقه ناصرالدین‌شاه به نقاشی و سوژه‌های مورد علاقه او برای به تصویر درآوردن، از خانم فاطمه قاضی‌ها پژوهشگر برجسته تاریخ قاجاریه که در سال‌های اخیر به طور تخصصی بر زندگی ناصرالدین‌شاه متمرکز است، خواستیم مقاله‌ای در اختیار روزنامه قانون بگذارد. خانم قاضی‌ها که بیش از ۲۵سال کارشناس ارشد و مدیر در سازمان اسناد ملی ایران بوده است، کتاب‌های متعددی را در خصوص ناصرالدین‌شاه و به‌خصوص علاقه‌مندی‌های وی از جمله شکار و نقاشی منتشر كرده است که آخرین آن، «ناصرالدین‌شاه و نقاشی» به بررسی دقیق نقاشی‌های شاه و استادان نقاشی او پرداخته است.

    ناصرالدين شاه در ۵۰ سال سلطنت خود (۱۲۶۴ – ۱۳۱۳ ه.ق) علاوه بر گشت‌وگذار و شکار در کوه و کمر، سفرهای سه‌گانه به فرنگستان، سفر به عتبات عالیات،سفرهای متعدد داخلی و لذت بردن از مواهب طبیعت و برخورداری از سایر مواردی که موجبات عیش و عشرت او را فراهم می‌ساخت، گاهي خود را به نقاشي مشغول می‌کرد که آثار آن بر جای مانده است. وی بي‌نهايت علاقه‌مند به كتاب، خطوط زيبا، شعر و هنرهاي دیگر بود. شاه که از زمان ولیعهدی بنا به خواست خودش عهده‌دار کتابخانه سلطنتي شده بود، به خريد نسخه‌هاي ناياب و دست‌نويس، تابلوهای نقاشی گران‌بها و امثالهم اقدام كرده و كتابخانه سلطنتي را که تحت‌نظر خودش قرار داشت، از هر حیث غنی ساخت. درمورد علاقه او به نقاشی آمده است که:«شاه جوان از ۱۰‌سالگي عاشق هنرهاي زيبا و به شعر و نقاشي علاقه‌مند و از خدمت چندين استاد استفاده كرده و تعليم مي‌گرفت. در بيرون و اندرون، هر وقت كه شوق هنرهاي زيبا به سرش مي‌افتاد، شعر مي‌گفت و نقاشي مي‌كرد. در بيرون، صورت وزرا ، درباريان و سفرا را مي‌كشيد و در اندرون شبيه خانم‌ها، كنيزان و خواجه‌سرايان را مي‌ساخت كه همه در نهايت شباهت بودند۱ و گاه در حاشيه نوشته‌‌ها و يادداشت‌هاي متفرقه خود براي مثال تصويري از شكاري كه كرده ‌يا شبيه كسي را كه ملاقات كرده، نقاشي مي‌كرد. چنانچه از قول ميرزا حسين صاحب اختيار چنين نقل شده‌است: «خودم ايستاده بودم كه اعتمادالسلطنه آمد. به شاه عرض كرد، صورت ميرزا تقي‌خان(امیرکبیر) را مي‌خواهيم در تاريخ سلطنت اعليحضرت ثبت كنيم و نداريم، شاه گفت، صورت او در نظرم هست. قلم آوردند و خود شاه طرحي تهيه كرد. اين طرح ماخذ همان صورتي است كه در مرات‌البلدان نقش شده است».۲

    حكيم پولاك، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه و معلم علم طب در دارالفنون در این رابطه نقل می‌کند که:«خود شاه خوب طراحي مي‌كند، لااقل خيلي بهتر از اغلب هنرمندان ديگر ايراني، وي يك نفر را با سمت «نقاش‌باشي» در خدمت دارد كه اغلب به وي دستور مي‌دهد شبيه او را بكشد. اما چون حوصله زياد نشستن و مدل شدن را ندارد، آن‌قدر صبر مي‌كند تا نقاش كشيدن سبيل او را به اتمام برساند و بعد خود به تنهايي صورت را كامل كند. به صورت نيم‌‌تنه».۳

    لازم به توضيح است كه يكي از وظايف نقاش‌باشي، تعليم هنر نقاشي به شاه بود، اين مسئوليت در سراسر دوره قاجار ادامه داشت و در دوره ناصرالدين‌شاه نقاش باشي‌ها و معلمان نقاشي دارالفنون همچون صنيع‌الملك، مزين‌الدوله، اسماعيل جلاير و كمال‌الملك اين وظيفه و مسئوليت را بر عهده داشتند .۴

    همچنین نقل شده است که: « در يكي از محاوره‌هاي خصوصي اميركبير با ناصرالدين‌شاه قاجار كه به منزله بازجويي معلم از شاگرد است، امير گفت: آقاجان چه مي‌كردي؟ شاه جواب مي‌دهد:مشغول نقاشي بودم. امير مي‌گويد: كاشكي قدري تاريخ گذشتگان مي‌خواندي و عبرت مي‌گرفتي و از آيين جهانداري با خبر مي‌شدي، شعر و نقاشي پس از خستگي دماغ خوب است». ۵كمال‌الملك هم علاوه بر تحصيل و نگارگري روزي چند ساعت شاه مغرور را زيردست خود نشانده و به او تعليم نقاشي مي‌داد، این هنرمند بزرگ راجع به نقاشي ناصرالدین‌شاه روایت می‌کند که :«ناصرالدين‌شاه نقاشي مي‌دانست، من پيشخدمت بودم، نقاش‌باشي بودم، معلم شاه هم بودم، ناصرالدين‌‌شاه پرده مي‌ساخت، صورت اعتمادالسلطنه را شاه ساخته بود، خيلي شبيه بود».۶

    محمدعلي فروغي نيز تحت عنوان نقاشي ناصرالدين شاه، نقل می‌کند که :«وقتي ناصرالدين‌شاه براي مشغوليات هوس كرد خود نقاشي كند، پرده‌اي از آب ، درخت و سبزه كشيد و آن پرده بايد اكنون در عمارات سلطنتي باشد. آن زمان، شبي كمال‌الملك حكايت كرد كه امروز شاه مشغول نقاشي است و دماغ داشت و با من مزاح و ملاطفت مي‌كرد؛ از جمله گفت حالا ديگر من خود نقاشم و به تو اعتنايي ندارم. من گفتم چه فرمايشي است و من به موجب فرمان همايوني نقاش باشي‌ام و همه نقاش‌ها زيردست من هستند. حالا كه شما هم نقاش شده‌ايد از اتباع من محسوب مي‌شويد. چگونه مي‌توانيد به من بي‌اعتنايي بكنيد». ۷ناصرالدين‌شاه در خاطرات فرنگستان خود هنگام توقف در انگلستان و ملاقات با ماژور طالبوت چنين مي‌نويسد: « ... مي‌خواستيم ناهار بخوريم، طولوزان(پزشک فرانسوی مخصوص ناصرالدین‌شاه) آمد، عرض كرد كه ماژور طالبوت دو پسر و يك دخترش را ‌آورده است. مي‌خواهد حضور بياورد، گفتم بيايند، آمدند، دو پسر داشت به سن هفت و هشت سال، چندان خوشگل نبودند، دخترش خودش مي‌گفت چهار سال دارد اما به نظر هفت سال مي‌آمد، خيلي دختر ملوس، مقبول، قشنگ و بامزه‌اي بود، موهاي زردبافته چشم‌هاي كبود، خيلي شيطان و بامزه خنده‌رو بود، به‌قدري خوب بود كه از اين بهتر نمي‌شود، با او صحبت كرديم، بعد ماژور طالبوت كتابي داد و خواهش كرد صورت دختر او را در كتاب بكشم، من هم شروع كردم، نيم‌ساعت طول كشيد، ماژور دخترش را نگاه داشته بود تكان نخورد، با وجود اين خيلي تكان مي‌خورد و درست نمي‌ايستاد، اما شبيه و خوب كشيدم، آن‌ها رفتند و نهار خورديم... ».۸

    در منبعی دیگر، ناصرالدین شاه در خاطرات شکار خود هنگام اتراق در گچسر به تاریخ یک‌شنبه ۸ ربیع الثانی ۱۲۸۱چنین می‌نویسد: «...ناهار خوردیم، بعد از آن باز جواب نوشته‌‌ها گفته شد، بعد بازی تخته شد... شبيه يحيي‌خان را با مداد آبي كشيدم. بسيار بسيار خوب شد. به حكيم طولوزان دادم...». ۹دوباره درهمین منبع در خاطرات چند روز بعد یعنی روزچهارشنبه۱۱ ربيع‌الثاني ۱۲۸۱ نقل می‌کند که:«توقف شد در دونا، هوا به شدت سرد بود، همه توي آفتاب نشستيم، عصرصورت محقق را بسيار شبيه كشيدم. خيلي خوب شد. فردا ان‌‌شاا...كوچ است».۱۰

    اعتمادالسلطنه هم در این رابطه مي‌نويسد: « شاه به ملاحظه اينكه ۱۳ عيد است دوشان‌تپه تشريف بردند، من نرفتم ... خلاصه عصر كه شاه مراجعت فرمودند، از محاذي قهوه‌خانه بربرآباد عبور فرمودند، صاحب قهوه‌خانه بعضي تصاوير خيالي نقاشي كرده، من جمله مجلس سلام با تخت سليمان و بلقيس و مجلس رقص و غيره، از اين قبيل تصاوير بي‌معني در قهوه‌خانه گذاشته بود كه مردم تماشا كنند. ندانستم شاه در چه خيال به كنت فرمودند كه پرده‌ها را پاره كند. كنت هم شمشير خود را كشيده بود، سواره داخل قهوه خانه شده با شمشير پرده‌ها را پاره كرده بود ...».۱۱ در منبعی دیگر درباره علاقه شاه به نقاشی آمده است: «روزی ناصرالدین‌شاه در باغ گلستان به قدم زدن مشغول بود که کمال‌الملک را دید که در گوشه ای اشتغال به نقاشی داشت ، نزد او آمده به تماشا ايستاد، بنا بر این در دم قلم به‌دست گرفته و در ظرف يک ساعت دورنمايی فکری از کوه، نهر آب و تک درختی ترسیم کرد که برای تفنن سلطان در اندک زمانی خوب بود. پرده مزبور را برای امين‌السلطان که هنوز به‌صدارت نرسيده بود، فرستاد و سال‌ها به ديوار کتابخانه پارکش که اکنون سفارت روس است، آويخته بود».۱۲

    با توجه به مطالب مذکور و مشاهدات اینجانب از نقاشی‌ها و و طراحی‌های ناصرالدین‌شاه، می‌توان اذعان داشت که مضامین اکثر نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه افراد بودند، زنان در اندرون و در بیرون یا تصاویر رجال و اطرافیان و هرکس دیگری که برایش جالب بوده است.گاهي مناظر و طبیعت و اماکن و حتی حیوانات، نظر وی را به خود جلب و آنجاها را ترسیم می‌كرد و در حاشیه با خط خود توضیح می‌داده است. در پایان جهت اطلاع از مضامین نقاشی‌های وی بعضی از آن‌ها که در کتاب « ناصرالدین شاه و نقاشی» منتشر شده، نام برده می‌شود:

    چندین تصویر از خودش، حاج ملا محمود معلم شاه در زمان ولیعهدی و ترسیم صحنه تدریس او، حسن‌خان پسر سپهدار، تصویر یک افسر یا نظامی فرنگی ( متفاوت و به دفعات)، شمس‌اغلي‌تركمان، تصویر۶ نظامی فرنگی، تصویر سام میرزا، محسن میرزا، میرزا علی پیشخدمت، حاجی کیومرث میرزای ایلخانی، آقا اسماعيل پيشخدمت باشي پدر علي نقي حكيم‌الممالك و آقا رضا اقبال السلطنه عکاس‌باشی، عزیز خان مکری، حكيم پولاك طبيب مخصوص، اسدا... خان امیراخور، دوهوسه فرانسوی، محمد تقی میرزا رکن الدوله، مهدی‌قلی‌خان سیاچی، تصویر بهمن ميرزا، غلامحسين تارچي و مرتضي‌قلي‌خان، تصاوير خيالي تفنگدار خاصه، پيشخدمت خاصه و سرباز، عبدالعلي‌خان اديب‌الملك، مهدی قلی‌خان هدایت (مخبرالسلطنه)، قاسم‌خان والي، تصویر اعتمادالسلطنه، پیرمرد سنتورچی، نقاش «لندن نيوز»و... .

    در میان این نقاشی‌ها، بعضی مضامینی که مربوط به زنان است عبارتند از: تصویرنیم تنه زنی زیبا، تصوير دو زن از زنان حرم پشت يك ميزگرد، تصویر یک زن فرنگی، زنی در اتاق، تصویر یکی از زنان حرم ( چند زن و چندین بار)، تصویر سفره عقد و زنانی که دور عروس را احاطه کرده اند، تصوير يک دخت بچه، تصوير شيرازی کوچکه يکی از سوگلی‌ها، یک زن نوازنده، دو زن مطرب، يك رقاص فرنگي و... . بعضی نقاشی‌های شاه از طبیعت و صحنه‌های دیگر نیز عبارت بودند از: تصویر یک صحنه جنگی- این صحنه در کوهستان با ارابه و توپ و سرباز، محوطه سرسبزی است که اردوی شاهی چادر زده و اتراق کرده‌اند، تصویر کوه آرارات، گنبد سلطانیه، دورنماي قلعه‌اي بر فراز تپه، منظره دریا با یک کشتی بزرگ و چند کشتی، تصویر اردوگاه، طرح عمارت گله‌گیله شهرستانک، دورنمای یک دهکده، تصوير يك كشتي در دريا و ...، بالاخره بعضی طرح‌های شاه مربوط به حیوانات شامل، تصوير ميمون، تصویر خرگوش، بچه شير، یک خرس، دو مرغابي و دو شغال، طرحی از گرگ كنار رودخانه، پلنگ، بز كوهي، اسب قهوه‌چی باشی، دو پرنده و... .

    اصل نقاشی‌های مزبوردر کاخ‌موزه گلستان، آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آرشیو وزارت امور خارجه و غیره است که در کتابم( ناصرالدین‌شاه و نقاشی)، ذیل هرطرح یا نقاشی، منبع آن نیز قید شده است. در کاخ‌موزه گلستان طرح‌ها و نقاشی‌های بسیاری از ناصرالدین‌شاه موجود است که به‌جز آن‌هایی که در کتابم منتشر شده، اینجانب موفق نشدم به بقیه دسترسی پیدا کنم، امیدوارم که سایر علاقه‌مندان آن‌ها را دریافت و منتشر کنند. نکته‌ای دیگر که لازم است ذکر شود، این است که ناصرالدین‌شاه در همه ادوار زندگی از کودکی (ولیعهدی) تا سال‌های پایانی زندگی طراحی و نقاشی می‌کرده که آثار آن برجاست. ذکر این نکته را نیز ضروری می‌دانم که در این یادداشت فقط به نقاشی‌ها و هنردوستی ناصرالدین‌شاه اشاره شده و جنبه‌های دیگر شخصیت او، شیوه حکومت، روابط خارجی و کشورداری‌اش، مباحثی جداگانه هستند که به تفصیل باید به آن‌ها پرداخته شود.

    پاورقی و توضیحات:

    ۱-ر.ک. كريم‌زاده تبريزي، محمد علی،(۱۳۷۰ ) ، احوال و آثار نقاشان قديم ايران، لندن، انتشارات ساتراپ، ج ۳.، ص ۱۳۶۰.

    ۲- آدمیت، فریدون،(۱۳۶۲) اميركبير و ايران، تهران، اميركبير. ص ۲۷.

    ۳ - ر.ک. پولاك، ياكوب ادوارد(۱۳۶۸ ) سفرنامه پولاك (ايران وايرانيان)، ترجمه كيكاوس جهانداري، تهران، انتشارات خوارزمي.ص۲۰۱

    ۴ - فلور، ويلم، پيتر چلكووسكي، مريم اختيار، ترجمه يعقوب آژند، نقاشي و نقاشان دوره قاجار، تهران: انتشارات ايل شاهسون بغدادي، ۱۳۸۱. ص ۱۰۳

    ۵- کريم‌زاده تبريزي، همان.

    ۶ - غني، قاسم، (۱۳۷۶ )كمال الملك، كمال الملك هنرمند هميشه زنده، گردآورنده حميد باقرزاده، تهران، اشكان ، هيرمند، ص ۱۰۵ ـ ۱۱۴.

    ۷ -ر.ک. فروغي، محمدعلي(۱۳۷۶)، ياد كمال‌الملك، كمال‌الملك هنرمند هميشه زنده، ، تهران،انتشارات اشکان،هیرمند،ص ۷۵ـ ۱۰۴.

    ۸ - روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر سوم فرنگستان(كتاب دوم)، به كوشش دكتر اسماعيل رضواني، فاطمه قاضي‌ها، تهران، سازمان اسناد ملي ايران ۱۳۷۱، ص ۱۶۵.

    ۹ - گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار ،به کوشش فاطمه قاضی‌ها، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ايران،۱۳۹۰ ص۲۶۸.

    ۱۰ - همان ، ص۲۶۲

    ۱۱ -روزنامه خاطرات ااعتمادالسلطنه، ۱۳۵۶، با مقدمه و فهارس از ايرج افشار، ص ۳۵۱،به نظر نگارنده نقاشي‌ها از ارزش کيفی بسيار پايينی برخوردار بوده که ناصرالدين شاه را عصبانی کرده است

    ۱۲- ر.ک معيرالممالک، دوستعلی خان(بی تا)، يادداشت‌هايی از زندگی خصوصی ناصرالدين شاه، تهران، کتابفروشی علی اکبر علمی ، ص ۵۶-۵۵


    http://www.ghanoondaily.ir/fa/print/۷۷۷۹۱
    http://www.ghanoondaily.ir/fa/print/77791
    چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲:۰۵
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت