Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    .....آنقدر باصفا بود که حساب نداشت ، یکباره از پشت و وسط این گلها دخترها و خانمهای خوشگل مثل پری بیرون می آمدند ، باز پنها ن می شدند....
    زنهای کوچه و بازار از نگاه ناصرالدین شاه قاجار در سفر نامه های فرنگستان:
    ناصر الدین شاه در طول هر سه سفر توجه خاصی به زنان هر دیار داشته ، چه به طور جمعی و چه موردی به توصیف آنها پرداخته است.
    ذیلا به خاطرات او مراجعه و بعضی موارد از وصف زنان کوچه و بازار در فرنگستان از نگاه و قلم شاه قاجار ارائه می شود:
    -وارد حاجی طرخان شدیم ، صبح که برخاستیم چشمم را باز کردم دیدم از دریای بزرگ خلاص شده به رودخانه وسیعی که اسمش ولگاست رسیده ایم و عجب صفایی دارد ... زنهای اینجا مثل تهران و عراق همه چار قد دارند و بسیار بدگل و کثیف هستند . (۱ ،۲۸۵ )
    -تفلیس ؛ زنهای نجبای گرجی از اطراف و ییلاقات جمع شده بودند ،برای تماشا آمده بودند، در میانشان خوشگل زیاد بود ، زنهای گرجی به خوشگلی معروف هستند ، لباس زنهای گرجی هم بسیار قشنگ است ،شبیه لباس زنهای فرنگ است ، اما اختلاف زیاد دارد و می توان گفت قشنگ تر است (۱ ،۳۸۱).
    - نخجوان ؛ دخترها و زنهای ارمنی و مسلمان خیلی خیلی خوشگل داشت ، بسیار خوب بودند (۲ ،ص ۲۳۸)، تا رسیدیم ب نخجوان ... امین الطلطان پیغام داد که یک دختر بهمن میرزا اینجاست می خواهد شما را ببیند ... دیدم زن بسیار خوشگل گردن و سینه باز با چارقد زری ، زیر جامه بلند زری ، یک نیم تاج الماس بسیار بزرگی اعلی به سرش ، انگشتر زمرد دور فیروزه به کله سرش زده ، انگشتر زیادی در دستهایش بود ، وارد شد و هیچ از مردها ملاحظه نکرده، بنا کرد به صحبت کردن ، زبان روسی و ترکی و فارسی می داند ، مادرش چرکس است ...(۵،ص۷۲ و ۷۳)
    -روسیه – پطروهوف ؛ خانمهای بسیار بسیار خوشگل داشت . توی باغ توی خیابانها می گشتند ، مثل پری ، اما چه فایده چه فایده (۱، ص۳۱۰) .
    - روسیه – آقستفا ؛ زن خوشگل هیچ نبود و من ندیدم ، مگر یک زن بسیار خوشگل که با یک زن پیری که نمی دانم مادر یا خاله اش بود که هر دو مدتی در جلو واگن ما ایستاده بودند و بسیار زن خوشگل بود ، مثل زنهای خوبی که در فرنگستان دیدیم بود ، خیلی نقل داشت (۵، ص۵۵)
    – ولاد قفقاز – شهر کیس لاکل ؛ یک زن فرنگی در آنجا دیدم که کلاه سبدی در سر داشت ، به قدری خوشگل بود که حساب ندارد ، اگر هزار امپریال می فروختند من می خریدم ، هیچ به این خوشگلی آدم نمیشود . زنهای اینجا چندان خوشگل نیستند مثل قالموق می مانند ، نمی دانم این زنکه کجا بود که آنقدر خوشگل اتفاق افتاده بود (۳،ص۱۱۰ )
    -ریازان ؛... اینجا یک زن سفید خوشگل خوش اندام خوش چشم و ابروی که تور سیاه در رو داشت دیدیم . فتبارک لله احسن الخالقین ( ۳،ص۱۳۴)
    - لهستان – ورشو ؛ رفتیم [به اکسپوزسیون زنها ]... زنها و دخترها همین طور فال فال نشسته بودند . جاهای مخصوص داشتند [به ]انواع صنایع حرف و ... غیره و غیره مشغول بودند ولی صنایع عمده و صحیح اکسپوزسیون ،خلقت خوشگل و مقبولی آنها بود که در حقیقت اکسپوزیسیون خوشگلها بود ، الحق چند نقر خوشگل داشت که خیلی نقل داشت ، افسوس که دست ما به آنها نمی رسید .
    خلاصه هه جا را گردش کردیم ، دخترها دور ما را گرفته بودند می خندیدند و حرف می زدند (۳،ص۱۶۲ )
    - دختر یهودی خوشگلی که دیشب در تاتر دیده بودیم با برادرش آمده بود ، دم در میرزا رضا خان آنها را آورد . در باغ نشستند ، خیلی می خواست پیش ما بیاید ، ما حقیقت نخواستیم ، گفتیم برود ، پنج امپریال با دو اشرفی که صورت خودمان را داشت با پنج شش دو هزاری ایران به او دادیم رفت ، خوشگل دختری بود و زیاد میل داشت به حضور بیاید ، نخواستیم .
    – دختر یهودی که پنج شش امپریال اشرفی به او دادیم او را مایوس نمی کردیم [ بهتر بود ] ... .حقیقت خبط شد . پول مفتی گرفت و رفت ، حیف شد (ص ص۲۰۵).
    -سرحد بین مجارستان و ارمنستان ؛ اهالی اینجاها بسیار کثبف و رعیت فقیر بدلباس دارد و چرک ، زنها هم مثل دهاتیهای ایران چهار قد رنگ به رنگ در سر دارند ...زنها خوشگل نیستند . بعضی سفید و مثل ترکمان هستند.(۵،ص۲۱ )
    - مجارستان ؛ جمعیت زیادی آنجا جمع شده بودند ، باز زنهای کوتاه قد و غوزی، چشم درد کن خیلی دیدیم . این مجاریها فرنگی زورکی هستند ، هیچ به فرنگی نمی مانند ، خودشان یک مملکت دیگری هستند ، به زور خودشان را فرنگی کرده اند ، به عینه مشرق زمینی هستند اما زن خوشگل و آدم خوشگل هم که توی اینها پیدا می شوند خیلی نقل دارند و خوب هستند .(۵،ص۱۱ )
    - هلند ؛ زنهای بسیار خوشگل دیده می شود باز زیاد خوشحال هستند و از آمدن ما اظهار شعف می کنند می خندند .(۳،ص۲۸۲)
    - زنهای خیلی خوشگل ، دخترهای خوشگل در آنجا زیاد دیده می شود ، به خصوص کنیزها که همه لباسهای مخصوص دارند شناخته می شوند ، همه جوان و خوشگل ، دو دختر بودند که مجدالدوله نشان کرده بود به ما نمود ، زیاد خوشگل نبودند ، مجدالدوله اینها را دیده بود واله شده بود . به طوریکه می گفت مرخصی بگیرم پیش اینها بمانم ، خیلی خندیدیم ،این دخترها را دیدیم که در کنار رودخانه و خیابان می دویدند که از راه دیگر باز به اسکله جلو ما بیایند و خیلی تند و چابک بودند که هیچ وقت در ایران ندیده ایم دختر این قدر تند و چابک و نفس دار باشد ، مگر گاهی در دهات و ییلاقها مثل پشند و غیره دیده شود دختر این طور بدود .(۳،ص۲۶۸ )
    -بروکسل ؛ در شهر [بروکسل ] زن خوشگل هیچ ندیدم ، بسیار عجیب است ، خلقت اینجا از زن و مرد بدگل است.(۱،ص۳۴۹ )
    - آلمان ؛ توی خیابانها از لای درختها زنهای بسیار بسیار خوشگل با خنده های خوب همراهی می کردند ، آدم دیوانه می شد .(۱ ،ص۳۳۲ )
    - یک زن چشم و ابرو سیاه ابروی پیوسته توی کالسکه دیدم که از اول آمدن فرنگ الی حال به این خوبی زن ندیده بودم ، بسیار افسوس خوردم ، بعضی از زنهای فرنگ حالا مثل ایرانیها چتر می زنند . آنقدر خوب است که حساب ندارد.(۱ ص۳۳۷ )
    - زن معتبری که خوب پیانو می زد آوردند زن سفید خوش قامتی بود قدری پیانو زد . .(۱ ص۳۳۸ )
    - زنهای خوب بود ، به خصوص دختری بود که همچه چیزیی نمی شود ، واقعا حسرتش در دل ماند ، دختر قونسول بلجیک است . بسیار دختر نازنینی بود ، بسیار نگاه خوب داشت (۱.ص ۳۴۲)
    - زنهای بسیار خوشگل امروز در باغ وحش دیدم ، به حسام السلطنه تعریف می کردم ، شعر مناسب خواند ، باغ تفرج است و بس میوه نمی دهد به کس جز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش (۱. ص ۳۳۷)
    - شهری نیست که دل را بزند [منظور ویسبادن است ] یک گوشه بسیار خوبی است برای عشاق و اهل عیش . زنهای خوب ، خانمهای خوشگل در این خیابانها و چمنها و کوهها ، پیاده سواره با کالسکه مثل پری در گردش هستند . در حقیقت شهر پریان است (۱.ص ۳۴۰)
    - زنها دستمال تکان می دادند از اطراف گل به کالسکه ها می ریختند ، اظهار شادی می کردند و به قدری زنهای خوشگل و دخترهای مقبول در اینجا دیدیم که در هیچ جا ندیده بودیم ، حقیقتا خوشگل بودند ... یک صف زن خوشگل ایستاده بودند، ما یک تفنگ چخماقی را خواستیم امتحان کنیم رو به آنها قراول رفتیم و پایه چخماق را کشیدیم ، زنها ترسیدند ، فرار کردند، فریاد زدند خنده شد ، بامزه بود ، بعد تماشا کردیم (۳.ص ۲۴۰و ۲۴۲)
    - انگلیس ؛ (لندن ) خلاصه معرکه غریبی بود من متصل با سر و دسست تعارف می کردم ، آدم و تماشاچی تمامی نداشت ، جمعیت این شهر را ۶ کرور نفس می گویند .زنهای بسیار بسیار بسیار خوشگل دارد اما نجابت و وقار و سنگینی از روی زن و مرد می ریزد(۱.ص ۳۵۴)
    - ( در توصیف ویندوزور ) آنقدر باصفا بود که حساب نداشت ، یکباره از پشت و وسط این گلها دخترها و خانمهای خوشگل مثل پری بیرون می آمدند ، باز پنها ن می شدند (۱.ص ۳۵۸)
    - (لندن باغ وحش ) زن و مرد زیادی بود ، زنهای خوشگل الی غیرالنهایه ،همه نزدیک ما بودند دو نفر زن خوشگل دو دفعه دویده آمده دست ما را گرفتند مثل چمیکیک[؟] . من خندیدم ، زن و مرد همه خندیدند (۱. ص ۳۶۳)
    - (لندن )؛ زن خوشگل خوش لباس زیاد از حد بود ، زیاد خیلی آدم حیران می شد (۱. ص ۳۷۶)
    - (حرکت در راه منچستر ) ؛ در اینجا قدری ایستادیم ، زنهای خوشگل دیدیم ، دو دختر بسیار خوشگل آنجا دیدیم ، قدری شباهت به زن ترکمن داشتند ، اینها اغلب شباهت به ترکمن دارند و بر حسن آنها می افزاید (۴ .ص ۱۲۰ )
    (فرانسه ، پاریس اکسپوزیسیون ): تمام صاحب دکانها زن بودند و بد گل،پاریس زن خوشگل ،خیلی کم است،زن ومرد پاریس تمام شبیه هستند به ایرانیها ، اخلاقشان ، رنگشان وضعشان ، جثه شان ، همه چیزشان شباهت به ایران دارد ، آن بنیه و خوش ترکیبی که در انگلیس و روس دیدیم هیچ اینجا دیده نمی شود (۴ . ص ۱۸۷و ۱۸۹)
    - باغی در پاریس است که اسمش رامابیل می گویند ... جمیع زنهای هرزه شهر پاریس هر شب آنجا هستند ، با رختهای خوب بزک کرده (۱.ص ۴۱۸)
    - [در فرانسه ] ، هر خانواه وخواهر ها و مادر همه یک جور و یک رنگ لباس می پوشند ، در فرنگ ، مثلا چهار خواهر است ، هر چهار مثل هم باید لباس بپوشند ، چیز خوبی است این رسم (۱.ص ۴۱۵)
    - جرمن باپس جواهری .. اینجا بود ، زن بسیار خوب مقبول خوشگل داشت که الحق دسته گلی بود توی پارک راه می فت . زن طنازی بود چشم کبودی رنگ پریده ی که با آن رنگ پریده یک آب رنگ خوبی داشت و خیلی جلوه می گرد (۴. ص ۲۳۰ )
    - اطریش ، امروز باید برویم به شهر وین ... زن خوشگل هیچ ندیدیم ، بسیار کم ، به ندرت ، آنچه مردو زن و بچه امروز دیدم همه کثیف و رنگهای پریده و اغلب ناخوش بودند، برص و جذام داشتند ، اغلب فقیر بودند ، مثل اهالی شهر زنجان خمسه به نظر می آمد (۱. ص ۴۴۴ )
    - در شهر linzکالسکه ها ایستادند . عجب زنهایی دارد این ممکلت که در هیچ جای د نیا دیده نشده است ، دیگر حسن و قشنگی و مقبولی از مملکت نمسه ( اطریش ) بالاتر در جایی نیست . آدم این زنها را می دید بی اختیار دیوانه می شد . خلاصه بر پدر شان لعنت که همه را دیوانه کردند آنقدر زن خوشگل سر راهها دیده شد که به حساب نمی آید ، معرکه غریبی بود . این قدر زن خوشگل نمی دانم از کجا آمده است . لااله الالله (۱.س۴۴۰)
    - سوئیس ؛ زنها وخانمهای بسیار بسیار خوشگل اینجا بودند ، از اهل ینگی دنیا و انگلیس و غیره اینجا به سیاحت می آیند ، اهل بلد و غربا خیلی بودند ( ۱.ص ۴۲۴)

    منابع :
    توجه: منظور از اعداد ارائه شده در ذیل هر پاراگراف و قبل از شماره صفحه، شماره سفر نامه است ، به شرح ذیل:
    ۱ - روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر اول فرنگستان,به کوشش فاطمه قاضیها، تهران، سازمان اسناد ملی ایران, ۱۳۷۷ش.
    ۲ -روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر دوم فرنگستان، به کوشش فاطمه قاضیها،تهران، سازمان اسناد ملی ایران, ۱۳۷۹ش.
    ۳ -روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان, به کوشش دکتر محمداسماعیل رضوانی، فاطمه قاضیها، تهران ،۱۳۶۹ ، کتاب اول.
    ۴ -روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان, به کوشش دکتر محمداسماعیل رضوانی، فاطمه قاضیها، تهران ،۱۳۷۱ ، کتاب دوم
    ۵ - روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان, به کوشش دکتر محمداسماعیل رضوانی، فاطمه قاضیها، تهران ،۱۳۷۳ ، کتاب سوم

    يكشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۹
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت

    یزدان والی نژاد
    ۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۸
    سرکار خانم قاضیها
    مطالب با ارزش شما در خصوص زندگی شخصی و جزییات رفتاری ناصرالدین شاه، حقیقتاً بسیار مفید و ارزنده است و به همه ما کمک خواهد کرد تا تصویری دقیق تر ، واقعی تر و منصفانه تری از گذشته خودمان داشته باشیم.

    در خصوص مطلب بالا سوالی داشتم: شما به عنوان کسی که سالها در خصوص زندگی شخصی و سفرهای ناصرالدین شاه قلم زدید و اسناد بسیاری را مطالعه فرمودید، آیا موافق این نظر هستید که رفتار ناصرالدین شاه در برخورد با زنان، با شاهان دیگر سلسله قاجار متفاوت بود؟
    زیرا عباس امانت در کتاب "قبله عالم" معتقد است که او نسبت به زنان (بیشتر زنان فرنگی و در سفرهای خارجی خود) با نزاکت بود (امانت 553)و ادب را رعایت می نمود. حتی در دوره او عمارت حرمسرا تجدید بنا شد و برای هر زن یک واحد مسکونی مجزا ساخته شد و... (امانت ص 567)

    این ادعا و این نظر تا چه حد مقرون به صحت است و -در صورت امکان - نظر شخصی شما در این خصوص چیست؟ ارزیابی شما از نحوه برخورد و نگاه ناصرالدین شاه چیست؟ او چه فرقی با اسلاف و اخلاف خود داشت؟
    البته می دانم که مشغله شما زیاد است و شاید امکان پاسخگویی وجود نداشته باشد.
    خدا قوت

    متشکرم آقای والی نژاد
    بله من هم با نظر آقای امانت در مورد نزاکت ناصرالدین شاه با زنان فرنگی کاملا موافقم و این مطلبی است که هرکس سفرنامه های فرنگستان را مطالعه کند به آن پی خواهد برد. در مورد دوم "..برای هر زن یک واحد مسکونی مجزا .." متاسفانه اطلاعی ندارم