
شرح تصویر: تصویر ناصرالدین شاه در دومین سال سلطنت که خودش رسم کرده است .احتمالاً در زمان ترسیم این نقاشی در جلوی یک آینه بیضی شکل ایستاده و به آن پرداخته است. در غیر این صورت مینوشت نقاشی خیالی.
دستخط وی در حاشیه نقاشی: شاهنشاه پرس، شاهنشاه ممالک ایران ناصرالدین شاه قاجار، فی شهر ذیقعدة الحرام سنه 1265.
برگرفته از: فاطمه قاضیها، ناصرالدین شاه قاجار و نقاشی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا.ا، 1394، ص84
دستخط وی در حاشیه نقاشی: شاهنشاه پرس، شاهنشاه ممالک ایران ناصرالدین شاه قاجار، فی شهر ذیقعدة الحرام سنه 1265.
برگرفته از: فاطمه قاضیها، ناصرالدین شاه قاجار و نقاشی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا.ا، 1394، ص84

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، چون در شب غرّه رمضان سنه 1294 اودئیل استخاره به قرآن کردم که در سال بارسئیل سنه 95 سفر دوم به فرنگستان بکنم و الحمد لله تعالی استخاره که به توسط آقا سید اسمعیل بهبهانی شده بود بسیار خوب آمده بود. لهذا
از آن شب عزم جزم سفر فرنگستان شد و همه وقت به این مذاکره میگذشت. امین الملک در ماه شوال به فرنگستان رفت که مقدمة الجیش باشد و در این هنگام، جنگ مابین روس و عثمانی در کمال شدت بود. اغلب مردم حتی دول خارجه ما را منع از رفتن فرنگ میکردند، بواسطه جنگ و انقلاب. چون استخاره من خوب آمده بود، هیچ چیز مانع نمیشد، تا اینکه در زمستان روسیه شکستهای فاحش در سمت اروپ و آسیا چنانچه معروف است به عثمانی داده، قشون روس به دروازه اسلامبول رسید. سلطان حمید تجویز به مصالحه شد و خسارات زیاد از حد به دولت عثمانی وارد شد. این معنی هم سبب اسکات مردم و اهتمام در عزیمت سفر بیشتر شد، تا اینکه کم کم روزها، ماهها گذشت و عید نوروز آمد.
روز پنجشنبه سلخ ربیع الاول [الی 5 ربیع الثانی] [ 1295]:
پانزده روز از عید گذشته، صبح زود توپ اعلام سفر انداخته شد، در این مدت از خارج و داخل، زنانه، مردانه آنقدر کار کردیم و زحمت دادند و کشیدیم که اگر بخواهم شرح آن را بدهم امکان ندارد. بخصوص، واقعه روز 4 شنبه که رفتم زیارت حضرت عبدالعظیم و آمدم به شهر و چه نحو کج خلق شدم، چه شد و چه قسم اوقاتها تلخ شد چه قسم شب را صبح کردم و صبح چه قسم سوار شدم، به شرح و بیان و تحریر و تقریر نمیآید. خلاصه رخت پوشیدم. با احوال عجیبی که نمیدانم چه بود.
زنها، کنیزها، خواجهها، طوری حالت پیدا کرده بودند، مثل دیوانهها و مثل اینکه حالا خواهند مرد. من حیران، مات، دهن تلخ، خشک، متحیر، نگاه نمیتوانستم به کسی بکنم. بسیار حالتهای غم انگیزی داشتند که به شرح نمیآید. خدا ان شاء الله دیدارها را مجدداً تازه نماید. ان شاء الله.
از آن شب عزم جزم سفر فرنگستان شد و همه وقت به این مذاکره میگذشت. امین الملک در ماه شوال به فرنگستان رفت که مقدمة الجیش باشد و در این هنگام، جنگ مابین روس و عثمانی در کمال شدت بود. اغلب مردم حتی دول خارجه ما را منع از رفتن فرنگ میکردند، بواسطه جنگ و انقلاب. چون استخاره من خوب آمده بود، هیچ چیز مانع نمیشد، تا اینکه در زمستان روسیه شکستهای فاحش در سمت اروپ و آسیا چنانچه معروف است به عثمانی داده، قشون روس به دروازه اسلامبول رسید. سلطان حمید تجویز به مصالحه شد و خسارات زیاد از حد به دولت عثمانی وارد شد. این معنی هم سبب اسکات مردم و اهتمام در عزیمت سفر بیشتر شد، تا اینکه کم کم روزها، ماهها گذشت و عید نوروز آمد.
روز پنجشنبه سلخ ربیع الاول [الی 5 ربیع الثانی] [ 1295]:
پانزده روز از عید گذشته، صبح زود توپ اعلام سفر انداخته شد، در این مدت از خارج و داخل، زنانه، مردانه آنقدر کار کردیم و زحمت دادند و کشیدیم که اگر بخواهم شرح آن را بدهم امکان ندارد. بخصوص، واقعه روز 4 شنبه که رفتم زیارت حضرت عبدالعظیم و آمدم به شهر و چه نحو کج خلق شدم، چه شد و چه قسم اوقاتها تلخ شد چه قسم شب را صبح کردم و صبح چه قسم سوار شدم، به شرح و بیان و تحریر و تقریر نمیآید. خلاصه رخت پوشیدم. با احوال عجیبی که نمیدانم چه بود.
زنها، کنیزها، خواجهها، طوری حالت پیدا کرده بودند، مثل دیوانهها و مثل اینکه حالا خواهند مرد. من حیران، مات، دهن تلخ، خشک، متحیر، نگاه نمیتوانستم به کسی بکنم. بسیار حالتهای غم انگیزی داشتند که به شرح نمیآید. خدا ان شاء الله دیدارها را مجدداً تازه نماید. ان شاء الله.
روز نامه ناصرالدین شاه در سفر دوم فرنگستان، به کوشش فطمه قاضیها ، تهران سازمان اسناد ملی ایران 1375
جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ساعت ۳:۵۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .