Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    ...کلود آنه از فروتنی وادب ذاتی و همیشگی و گاه افراطی مردم در برخورد با یکدیگر، از کتمان و راز پوشی ، از صفا و سادگی و از اصالت و و جاودانگی هنر های باستانی و سنتی ایران با ستایش یاد کرده است. ...
    روحیات ایرانیها از نگاه کلود آنه((Anet, Claude‬


    ۱ -مختصری از احوال کلود آنه فرانسوی
    «کلود آنه» نام مستعار "ژان شوپفر" جهانگرد، نویسنده و روزنامه نگار فرانسوی در نیمه اول قرن بیستم است که در اصل اهل سوئیس بود(متولد ۱۸۶۸ ) اما چون شهر پاریس را برای اقامت و کار اختیار کرده بود به ملیت فرانسوی درآمد(درگذشته ۱۹۳۱ در پاریس).
    این نویسنده نزدیک به سی سال از عمر خود را، در حضر وسفر، به خلق آثار ادبی و نمایشی و بخصوص نگارش مقاله و گزارش برای مطبوعات مهم عصر خویش گذراند .از رویداد های برجسته زندگی حرفه ای وی یکی این است که در جریان جنگ جهانی اول به عنوان گزارشگر وقایع جنگ به شهر پترزبورگ اعزام گردید و از ماه مارس ۱۹۱۷ تا ژوئن ۱۹۱۸ در این شهر که یکی از نخستین خاستگاههای انقلاب روسیه است به سر برد و مشاهدات خود را به نگارش درآورد. نیز در نخستین دهه قرن بیستم و مقارن انقلاب مشروطیت سه بار از راه روسیه به ایران سفر کرده و از یک سو تا بخارا و سمرقند و از سوی دیگر تا اعماق کوهستانهای بختیاری را زیر پا گذاشته است. در نتیجه زیستن به شیوه ایرانی و نشست و برخاست با ایرانیان آن روزگار، ، با روحیات و خصوصیات زندگی ایرانیان آشنایی یافته و ديده ها و شنیده های خود را در دو کتاب و یک رساله کوچک به رشته تحریر کشیده است. یکی از آن دو کتاب همین اوراق ایرانی است که گزارشی از دومین و سومین سفر وی به ایران است که در سالهای ۱۹۰۹ و۱۹۱۰ میلادی صورت گرفته است. مسیر وی در تابستان ۱۹۰۹/م، با کو، لنكران، انزلی، رشت، قزوین، تهران، ...، مرو، بخارا و سمرقند و در بهار سال ۱۹۱۰، انزلی، قزوین، همدان...، اصفهان و بختیاری بوده است. در این سفرها مرکبش اسب، قاطر، کالسکه وگاری و دلیجان و رفیق را هش خدمتکاری نوجوان از کلیمیان تهران بوده که وظیفه مترجمی وی را نیز بر عهده داشته است. وی در این کتاب به حوادث سیاسی روز نظر نداشته و تنها مناظر طبیعی، نحوه زندگی و رفتار و روحیات ایرانیان آن روزگار را به تصویر و تحریر کشیده و صحنه هایی از شیوه خاص ایرانیان در نشست و برخاست، خواب و خوراك و پوشاك، میهمانی و عروسی، نحوه داد و ستد، پوشیدگی زنان و محدوديت معاشرتهای آنان، غبار آلودگی شهر تهران، ناامنی و دشواری جاده ها، آلودگی آب جویهای شهر، چاله های دهان گشاده در کوی و برزن، فقر و خرسندی مردم، دخل و خرج مملکتی و غیره به شیوهای دقیق و گاه طنز آميز ولی بی کینه و زخم زبان سخن گفته است. همچنین از فروتنی وادب ذاتی و همیشگی و گاه افراطی مردم در برخورد با یکدیگر، از کتمان و راز پوشی ، از صفا و سادگی و از اصالت و و جاودانگی هنر های باستانی و سنتی ایران با ستایش یاد کرده است.
    خود در باره کتاب حاضر(اوراق ایرانی) می نویسد:
    "آنچه در این اوراق خواهد آمد تنها تصاویر و مناظر کوچکی است از آنچه در ایران امروز می گذرد، آن هم تصاویری بسیار ساده و کلی که متأسفانه برخلاف مینیاتورهای ایرانی ازظرافت و ریزه کاریهای استادانه بهره مند نیست.بر ماست که در این زندگی عاریتی و زودگذر تنها بدانچه پایدار و جاویدان است دل ببندیم و باقی را رها کنیم که باقی همه خود پرستی، بیهوده کاری و باد پیمایی است." .کلود آنه با اینکه در اهمیت و شهرت همتراز نامدارانی چون کنت دوگوبینو، شوالیه شاردن و نظاير آنان نیست و اصولا پیش از دیدار از ایران دل و ذهنش از گفته ها و نوشته های سیاحان اروپایی پر بوده است با این حال چون کارش مربوط به دوره خاصی از تاریخ ایران معاصر یعنی اوايل مشروطیت می باشد نوشته هایش خواندنی و قابل تعمق است.
    ۲ – روحیات ایرانیها
    رفتار و روحیات ایرانیها در همه حال با ادب و احترام توام است و در این خصوص با ما اختلاف دارند. آدمی نمی داند بیان و توصیف این روحیات را از کجا آغاز کند. روی این کره خاکی که گذر گاه هزاران نسل مردم متمدن،و لطیف طبع بوده است، به نظر می رسد که بخصوص زیر این آسمان زیبای پُر آفتاب[ایران] ، مردم در راه خردمندی و فرزانگی چند قدمی بیشتر برداشته اند و اگر امید واهی دستیابی به حقیقت را هرگزاز دست نداده اند، لا اقل توانسته اند طریق سلوک پسندیدۀ خردمندان را از چشم نامحرمان و از حس کنجکاوی طمعکارانه و شدید توده ها پنهان دارند و کتمان کنند.ایرانی فرزانه که در خلوت و عزلت در حال کمال بخشیدن به اندیشه های زیبا و متعالی خویش است، از این می ترسد که حقیقتی را در برابر همگان بگوید.
    خوب با این حال آیا شناخت اندیشه های واقعی ایرانیان آسان است! از برکت کاربرد صد ساله کتمان، در سرپوشی به درجه ای از مهارت رسیده اند که میان ما و آنها تفاوت از زمین تا آسمان است.. وای که ما پیش آنها تا چه پايه ناشی و بی استعداد جلوه می کنیم. برای یک اروپایی دانا و آگاه، اندیشه ایرانی حُکمِ یک رشته معما را دارد که باید حلشان کرد حکم قفلی سخت پیچیده را دارد که باید آن را گشود، اما غالبا رمز آن تغییر می کند. در چند دوره اقامتم در ایران، از میان دیگر کارها، به تمرین این بازی خاص یعنی به رشد و تربیت ظرافت و مهارت روحی در خود پرداختم. بنا بر این هر روز ورزش ذهنی و نرمش روحی را تمرین کردم و هنوز هم اثرات نافع این کار را احساس می کنم.
    بدين ترتيب، با آشنایی به روحیات ایرانیان، جهانی در برابر دیدگان من گشوده شد که افقهایش از دنیایی که من تازه آن را ترك کرده بودم بسی گسترده تر بود. با شیوه های احساس و تفکر دیگری غنی شده بودم که به حکم طبیعتی که داشتم و تربیتی که یافته بودم به احتمال زیاد از آن برای همیشه بیگانه می ماندم ، در حالی که اکنون می توانم درباره كتمان سخن بگویم و بنویسم و حتی شاید قادرم آن را بکا ربندم. مدتها بعد به روسیه رفتم. اگر کسی می خواهد از این کشور چیزی دستگیرش شود باید بداند که راه ورود به روسیه آشنایی به روحیات شرقی است. در این دانگ ششم از دنیای امروز هم به مشرب كتمان عمل می شود و کسانی که از لندن و پاریس روانه پترزبورگ می شوند،اگر به شیوه و سلیقه خودشان با روسها برخورد کنند. با چیزهای نامترقبه ای روبرو می شوند که خوشایندشان نیست.اگر من در روسیه از سایر اروپاییان کمتر احساس غریبی کردم تنها به دلیل تجاربی است که ضمن اقامتهای قبلی خود در ایران بدست آورده بودم. اگر اقامت چند ماهه من در ایران پیش نیامده بود راه آشنایی با روحیات اسلاوها که هنوز هم سخت رنگ و بوی شرقی دارد به رویم بسته می ماند.
    شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۹:۱۷
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت