اشكال مطلب بهیچوجه،در انتخاب قوانین نیست . اصل مسئله در اینست که قوانین خوب خواه آسمانی خواه عقلی از هرکجا که انتخاب و بهر زبان که چاب نمائیم و کتابخانه های خود را هرقدر از این قوانین پر بکنیم محال است که خود بخود مجری بشوند . پس اگر قانون میخواهیم قبل از اقدام بكار باید از عقل و همت خود بپرسیم که بعد از انتخاب قانون چه باید کرد که آن قانون مجری بشود.
قانون
اولین مطلب در اولین شماره روزنامه قانون
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع کثیر از خلق ایران به چندین سبب خودرا از وطن مالوف بیرون کشیده در ممالک خارجه متفرق شده اند . در میان این مہاجرین متفرقه آن اشخاص، با شعور که ترقی خارجه را با اوضاع ایران تطبیق می کنند سالها در این فکر بودند که ایا بچه تدبیر می توان بآن بيچاره گان که در ایران گرفتار مانده اند جزئی امدادی برسانند . پس از تفحص و تفکر زیاد براین عقیده متفق شدند که بجهت نجات وترقی خلق ایران بهتر از یک روزنامه آزاد هیچ اسباب نمی توان تصور کرد .
آن چند نفر اشخاصِ وطن پرست که معنی و قدرت روزنامه جات را درست فهمیده اند در این چهار پنج سال به یک عزم مردانه افتادند [چنانچه]به اطراف دنیا و بهر وسیله چه به اصرار چه به التماس و چه به گدائی از دولتخواهان ایران وارباب کرم و طالبان ترقی اعانتهای وافر جمع نمودند و بعون الهی این روزها
يک کمپانی معتبری ترتیب دادند به این عزم مبارک ، که از اطراف ایران بقدری که بتوانند روزنامه جات و کتابچه های مفید انتشار بدهند.که از آن جمله یکی همین جریده قانون است.
ایران مملو است از نعمات خداداد . چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشتهT نبودن قانون است. هيچكس در ایران ما هیچ چیز نیست زیراکه قانون نیست . حاكم تعیین می کنیم بدون قانون . سرتیپ معزول می کنیم بدون قانون . حقوق دولت را میفروشیم بدون قانون ، بندگان خدا را حبس می کنیم بدون قانون ، خزانه می بخشیم بدون قانون . شکم پاره می کنیم بدون قانون . در هند در پاریس در تفلیس در مصر دراسلامبول حتی در میان ترکمن، هرکس می داند که حقوق و وظایف او چیست . در ایران احدی نیست که بداند تقصیر چیست و خدمت کدام؟ فلان مجتهد را به چه قانون اخراج کردند، مواجب فلان سرتيپ را بچه قانون قطع نمودند، فلان وزیر بكدام قانون مغضوب شد . فلان سفیه بچه قانون خلعت پوشید. هیچ امیر و هیچ شاهزاده ای نیست که از شرط زندگی خود بقدر غلامان سفرای خارجه اطمینان داشته باشد . حتی برادران و پسرهای پادشاه نمی دانند فردا صبح به عراق عرب منفی خواهند شد یا به ملک روس فرار خواهند کرد.
واضح است که حرف ما در اینجا بر عدالت شخص پادشاه نیست.
کل ایران شهادت میدهد که عادل تر و رئوف تر از امروز پادشاهی نداشته ایم . اما عدالت شخص پادشاه بدون قوانین حسنه و بدون دیوان خانه های منتظم در میان این دریای مظالم بفرياد کدام بیچاره خواهد رسید.
تاریخ دنیا بحیرت ثبت کرده است که این چهل ساله سلطنت هنوز در ایران یک کلمه قانون وضع نشده است . در ملكہ انوشیروان با همه ترقیات دنیا و باهمه كمالات، دولت پرور ، وزرای ما امروز اداره جميع امور ایران، عبارتست از دلبخواه رؤسا.
در ملکی که هیچکس ماذون نباشد لفظ قانون و اسم حقوق بزبان بیاورد، در ملکی که مال و جان و ناموس و تمام زندگی خلق موقوف به بوالهوسی روسا باشد، درملکی که هر جاهلِ نانجیب بتواند بر مسند وزرارت خود را مالك رقاب كلِ ملت قرار بدهد، در آن مملكت همت ملوکانه و عدالت ظل اللهی چه معنی خواهد داشت.
مطلب اصلی و فریاد خلق ایران اینست که عدالت باید حكما مبنی بر قانون باشد و ما در ایران هنوز هیچ قانون نداریم و از این نالۀ ما مقصود،به هیچوجه این نیست که یعنی در ایران قانون خوب نوشته نشده است . كتب ما و سینه علمای ما پر است از قوانینِ خوب . حرف در اجرای آنهاست.
قوانین خوب در این چندهزار سال بواسطه انبيا و حكما بشروح، كامل نوشته شده و الان به ترتیبِ صحيح جمع و حاضرند .. و اصول، اكمل قوانین را در شرع اسلام مثل آفتاب در پیش روی خود موجود و روشن می بینیم ، اشكال مطلب بهیچوجه،در انتخاب قوانین نیست . اصل مسئله در اینست که قوانین خوب خواه آسمانی خواه عقلی از هرکجا که انتخاب و بهر زبان که چاب نمائیم و کتابخانه های خود را هرقدر از این قوانین پر بکنیم محال است که خود بخود مجری بشوند .
پس اگر قانون میخواهیم قبل از اقدام بكار باید از عقل و همت خود بپرسیم که بعد از انتخاب قانون چه باید کرد که آن قانون مجری بشود. در این مسئله بزرك حرفهای تازه خیلی خواهیم داشت .
یکی از حرفهای تازه ما اینست که ترقی دنیا پس از هزار قسم امتحان از برای اجرای قوانین بعضی تدابیر مخصوص اختراع کرده که ما اهل ایران تا امروز از معانی و اثر آن بکلی بي خبر بوده ایم
علما و عقلای ایران همه وقت از قوانین حسنه اطلاع داشته اند . نقص کار این بوده که هرگز ندانسته اند از برای اجرای قوانین چه تدبیر و چه راه باید پیش گرفت. هنوزبراین اعتقاد هستند که اجرای قوانین کارِ وزراست . می گویند ما قوانین خوب درسینه خود حاضر داریم اماچه کنیم که وزرا مجری نمیدارند .
ای عاقل، مكرم . آن وزرا که طالب و قادر اجرای قانون می شوند آنها در این نوع شوره زارها بعمل نمی ایند . پس از این انتظارها حال دیگر قبیح خواهد بود که ما و شما باز تکلیف خود را منحصر به این قرار بدهیم که قوانین خوب پیدا نمائیم .
بعد از این باید تکلیف، دولتخواهی و وظیفه انسانیت ما، این باشد که سعی نمائیم بفهمیم چه باید کرد که قوانین خوب در ایران مجری بشوند .
ما چند نفركه بسعادت، بخت و به تقدير الهی موسس این جریده قانون شده ایم، بر ذمت دولت پرستی خود حتم کرده ایم که از روی، علوم و سرمشقهای دنیا بقدری که در قوه ما باشد، به خلق،ایران یاد و نشان بدهیم که از برای اجرای قوانین چه نوع همت و چه نوع مساعی باید بکار ببرند.....
منبع : روز نامه قانون میرزا ملکم خان، نمره اول غره رجب ۱۳۰۷، صص 1و2
نمره اول غره رجب ۱۳۰۷
محل صدور : دفترخانه کمپانی انطباعات شرقی در کوچه لومبارد نمره ۳۸ در لندن .
اولین مطلب در اولین شماره روزنامه قانون
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع کثیر از خلق ایران به چندین سبب خودرا از وطن مالوف بیرون کشیده در ممالک خارجه متفرق شده اند . در میان این مہاجرین متفرقه آن اشخاص، با شعور که ترقی خارجه را با اوضاع ایران تطبیق می کنند سالها در این فکر بودند که ایا بچه تدبیر می توان بآن بيچاره گان که در ایران گرفتار مانده اند جزئی امدادی برسانند . پس از تفحص و تفکر زیاد براین عقیده متفق شدند که بجهت نجات وترقی خلق ایران بهتر از یک روزنامه آزاد هیچ اسباب نمی توان تصور کرد .
آن چند نفر اشخاصِ وطن پرست که معنی و قدرت روزنامه جات را درست فهمیده اند در این چهار پنج سال به یک عزم مردانه افتادند [چنانچه]به اطراف دنیا و بهر وسیله چه به اصرار چه به التماس و چه به گدائی از دولتخواهان ایران وارباب کرم و طالبان ترقی اعانتهای وافر جمع نمودند و بعون الهی این روزها
يک کمپانی معتبری ترتیب دادند به این عزم مبارک ، که از اطراف ایران بقدری که بتوانند روزنامه جات و کتابچه های مفید انتشار بدهند.که از آن جمله یکی همین جریده قانون است.
ایران مملو است از نعمات خداداد . چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشتهT نبودن قانون است. هيچكس در ایران ما هیچ چیز نیست زیراکه قانون نیست . حاكم تعیین می کنیم بدون قانون . سرتیپ معزول می کنیم بدون قانون . حقوق دولت را میفروشیم بدون قانون ، بندگان خدا را حبس می کنیم بدون قانون ، خزانه می بخشیم بدون قانون . شکم پاره می کنیم بدون قانون . در هند در پاریس در تفلیس در مصر دراسلامبول حتی در میان ترکمن، هرکس می داند که حقوق و وظایف او چیست . در ایران احدی نیست که بداند تقصیر چیست و خدمت کدام؟ فلان مجتهد را به چه قانون اخراج کردند، مواجب فلان سرتيپ را بچه قانون قطع نمودند، فلان وزیر بكدام قانون مغضوب شد . فلان سفیه بچه قانون خلعت پوشید. هیچ امیر و هیچ شاهزاده ای نیست که از شرط زندگی خود بقدر غلامان سفرای خارجه اطمینان داشته باشد . حتی برادران و پسرهای پادشاه نمی دانند فردا صبح به عراق عرب منفی خواهند شد یا به ملک روس فرار خواهند کرد.
واضح است که حرف ما در اینجا بر عدالت شخص پادشاه نیست.
کل ایران شهادت میدهد که عادل تر و رئوف تر از امروز پادشاهی نداشته ایم . اما عدالت شخص پادشاه بدون قوانین حسنه و بدون دیوان خانه های منتظم در میان این دریای مظالم بفرياد کدام بیچاره خواهد رسید.
تاریخ دنیا بحیرت ثبت کرده است که این چهل ساله سلطنت هنوز در ایران یک کلمه قانون وضع نشده است . در ملكہ انوشیروان با همه ترقیات دنیا و باهمه كمالات، دولت پرور ، وزرای ما امروز اداره جميع امور ایران، عبارتست از دلبخواه رؤسا.
در ملکی که هیچکس ماذون نباشد لفظ قانون و اسم حقوق بزبان بیاورد، در ملکی که مال و جان و ناموس و تمام زندگی خلق موقوف به بوالهوسی روسا باشد، درملکی که هر جاهلِ نانجیب بتواند بر مسند وزرارت خود را مالك رقاب كلِ ملت قرار بدهد، در آن مملكت همت ملوکانه و عدالت ظل اللهی چه معنی خواهد داشت.
مطلب اصلی و فریاد خلق ایران اینست که عدالت باید حكما مبنی بر قانون باشد و ما در ایران هنوز هیچ قانون نداریم و از این نالۀ ما مقصود،به هیچوجه این نیست که یعنی در ایران قانون خوب نوشته نشده است . كتب ما و سینه علمای ما پر است از قوانینِ خوب . حرف در اجرای آنهاست.
قوانین خوب در این چندهزار سال بواسطه انبيا و حكما بشروح، كامل نوشته شده و الان به ترتیبِ صحيح جمع و حاضرند .. و اصول، اكمل قوانین را در شرع اسلام مثل آفتاب در پیش روی خود موجود و روشن می بینیم ، اشكال مطلب بهیچوجه،در انتخاب قوانین نیست . اصل مسئله در اینست که قوانین خوب خواه آسمانی خواه عقلی از هرکجا که انتخاب و بهر زبان که چاب نمائیم و کتابخانه های خود را هرقدر از این قوانین پر بکنیم محال است که خود بخود مجری بشوند .
پس اگر قانون میخواهیم قبل از اقدام بكار باید از عقل و همت خود بپرسیم که بعد از انتخاب قانون چه باید کرد که آن قانون مجری بشود. در این مسئله بزرك حرفهای تازه خیلی خواهیم داشت .
یکی از حرفهای تازه ما اینست که ترقی دنیا پس از هزار قسم امتحان از برای اجرای قوانین بعضی تدابیر مخصوص اختراع کرده که ما اهل ایران تا امروز از معانی و اثر آن بکلی بي خبر بوده ایم
علما و عقلای ایران همه وقت از قوانین حسنه اطلاع داشته اند . نقص کار این بوده که هرگز ندانسته اند از برای اجرای قوانین چه تدبیر و چه راه باید پیش گرفت. هنوزبراین اعتقاد هستند که اجرای قوانین کارِ وزراست . می گویند ما قوانین خوب درسینه خود حاضر داریم اماچه کنیم که وزرا مجری نمیدارند .
ای عاقل، مكرم . آن وزرا که طالب و قادر اجرای قانون می شوند آنها در این نوع شوره زارها بعمل نمی ایند . پس از این انتظارها حال دیگر قبیح خواهد بود که ما و شما باز تکلیف خود را منحصر به این قرار بدهیم که قوانین خوب پیدا نمائیم .
بعد از این باید تکلیف، دولتخواهی و وظیفه انسانیت ما، این باشد که سعی نمائیم بفهمیم چه باید کرد که قوانین خوب در ایران مجری بشوند .
ما چند نفركه بسعادت، بخت و به تقدير الهی موسس این جریده قانون شده ایم، بر ذمت دولت پرستی خود حتم کرده ایم که از روی، علوم و سرمشقهای دنیا بقدری که در قوه ما باشد، به خلق،ایران یاد و نشان بدهیم که از برای اجرای قوانین چه نوع همت و چه نوع مساعی باید بکار ببرند.....
منبع : روز نامه قانون میرزا ملکم خان، نمره اول غره رجب ۱۳۰۷، صص 1و2
نمره اول غره رجب ۱۳۰۷
محل صدور : دفترخانه کمپانی انطباعات شرقی در کوچه لومبارد نمره ۳۸ در لندن .
شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۷
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .