آقای طباطبایی پیام فرستاد که ویران کردن مدرسه و گورستان مشروع نیست. رئیس بانک جواب داد زمین ها را از مستشارالتجار خریده و نوشته های معتبر نیز در دست دارد،........نتیجه آنکه جمعیت انبوه به گورستان ريخته و ساختمان بانك را ویران کردند.
روسها و تخریب گورستان و مدرسه
برای احداث بانک استقراضی در تهران
برای احداث بانک استقراضی در تهران
رئیس بانك استقراضی روس نیز توسط مستشارالتجار خانه های مورد بحث را به قیمت گزاف از ید متصرفين آنها خارج نمود. نوبت به مدرسه که رسید نزد آقای طباطبایی فرستاد و مقصود را بیان کرد اما جواب مخالف میل خود شنید.مستشارالتجار که از آقای طباطبائی مأیوس شد نزد حاج شیخ فضل الله نوری رفت و به موجب نوشته شیخ فضل الله مدرسه چال را خراب کرده و بجای گورستان و زمین مدرسه طرح يك عمارت برای بانك استقراضی ریخته شد. آقای طباطبایی پیام فرستاد که ویران کردن مدرسه و گورستان مشروع نیست. رئیس بانک جواب داد زمین ها را از مستشارالتجار خریده و نوشته های معتبر نیز در دست دارد، آقای طباطبائی مراتب را به وزير امور خارجه و وزیر امور داخله منعکس کرده آنها تقريبا به يك مضمون جواب می دهند: « ملکی را رعیت خارجه خريده است به تصديق یكي از علمای بلد، وزارت امور خارجه هم امضاء کرده است. دیگر دولت حق ندارد کسی هم نمی تواند مخالفت کند»تا اینکه شبی متولی باشی امامزاده سیدولی به آقای طباطبائی اطلاع میدهدکه در گورستان در حالتی که بنایی می کردند جسد یك زن را از زير خاك بيرون آورده اند که بازدید و معلوم شد سال گذشته او را دفن کرده اند و بدن زن مرده را به حالت ذلت و خواری در چاهی که برای پنهان کردن استخوان اموات حفر شده بود، انداختند.پس خدام امامزاده و طلاب مدرسه خازن الملك که از این واقعه مطلع می شوند عمله ها و بناها را از آن مکان دور کردند .
روز بعد از سوی حکومت تهران و نظمیه چند نفر فراش و پلیس مأمور محل شدند که حاضر باشند و نگذارند کسی ممانعت کند، تا اینکه روز شنبه آخر ماه رمضان حاج شیخ محمدواعظ اصفهانی کیفیت خلاف شرع بودن عمارت کردن در گورستان مسلمانان و نبش قبور مؤمنین و نقل بدنها و خرد کردن استخوانها و تصرف در اراضی موقوفه را به منظور تأسيس بانك استقراضی در آن محوطه که باعث ترویج خارجه و تشييد كسب ربا وتضعیف داخله و اعانت به اثم ونصرت کفر بود به این رسم و اسم بيان نمود آنگاه گفت امیدواریم علما نامه ای به مظفرالدین شاه به عنوان اتمام حجت بنویسند ،بلکه اثر نماید و مانع شوند . گر چه میدانم عرایض علما را هرگز به شاه نمی رسانند و اضافه کرد کاری که هم اکنون می توان انجام داد این است که زحمت چند قدم را بر خود هموار کنید و زیارتي از اهل قبور بنمایند.
نتیجه آنکه جمعیت انبوه به گورستان ريخته و ساختمان بانك را ویران می کنند .البته در جایی ثبت نشده و هرگز معلوم نشد که جمعیت مذکور به هنگام هجوم به مدرسۀ چال و اراضی گورستان کهنه بافراشهای حکومت یا افراد پلیس تهران برخوردی داشته باشند .آنچه مسلم است جریان واقعه در ایام صدار ت عین الدوله 1 عبدالمجید عینالدوله، صدر اعظم وقت و حکومت علاء الدوله 2 میرزا احمد علاءالدوله حاکم وقت تهران وریاست پلیس حاج سعيد السلطنه 3 سید فتح الله سعید السلطنه ، رئیس نظمیه وقت رخ داده است . و به نظر می رسد که نخستین پی آمد این واقعه تعویض رئیس نظمیه از مقام خود باشد. عین الدوله بعد از واقعه مذکور ، با اینکه شاه در سفر اروپا بود، کارهای کشوری و لشکری را به چند تن از طرفداران خود واگذار نمود. از جمله امور خارجه و کشور را به مشیرالدوله 4 میرزا نصرالله خان نائینی مشیرالدوله داد و کارهای لشکری را به وزير مخصوص سپرد و نظم شهرها راهم به امیر خان سردار داد . امور نیابت سلطنت را در ظاهر با محمدعلی میرزا ليكن به ا اطلاع ظفرالسلطنه 5 میرزا نصرالله خان نائینی مشیرالدوله قرار داد.
مرتضی سیفی قمی تفرشی، نظم و نظمیه در دوره قاجاریه ،تهران ، انتشارات یساولی، 1363 ،صص130 - 132
چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱:۱۴
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .