Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
ناصرالدین شاه : ...نوکر۔ های من و مردم این مملکت باید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر نداشته باشند و بالمثل اگراسم پاریس یا بروکسل نزد آنها برده شود ندانند این دو خوردنی است یا پوشیدنی..
ترس ناصرالدین شاه از اصلاحات
به روایت میرزا علی خان امین الدوله

اگر چه سید جمال الدین اسد آبادی را پایه و مایه علمی چندانی نبود، اما در ایران که معارف و معلومات و فضایل و علوم به آموختن لغات والفاظ عر بی منحصر است و دانستن اشعار و امثال و قدری تاریخ غلط و ناقص را برای مجلس آرایی کافی می دانند، چراغ دانش سید جمال الدین که از خرمنهای عالم خوشه ها برچیده بود جلوه خورشیدی داشت، علی الخصوص که استیلای دونانِ بداصل و غفلت پادشاه از حال رعیت همه را در عین بی خبری و مدهوشی خسته کرده بود. کلمات سیدجمال اندکی به خاطر تجار و کسبه و ارباب عمائم ثبت شد و به مطالعه روزنامه های فارسی و عربی که در خارج ایران طبع و منتشر می شد رغبت یافتند. چنانکه به تکلیف وزیر مختار انگلیس گشتیرانی در رود کارون آغاز و شاه تسهیل و اصلاح راههای جنو بی ایران را وعده کرد. این رویداد را ولف وزیر مختار انگلیس بیش از آنچه در خور بود بزرگ و برای هنر نمایی و اثبات کفایت خود در روزنامه های انگلیسی به تبلیغ و بزرگ کردن ماجرا پرداخت.متعاقب ان روسها که مثل همیشه نمی خواستند از رقیب خود در کسب امتیاز عقب بمانند ، سفیرخود (دالگورکی) را نزد ناصرالدین شاه فرستادند و وی نارضامندی و یأس دولت متبوعه خود را به زبان آورده شاه را به تغییر نیات دوستانه دولت روس تهدید کرد. تلطيف خاطر وزیر مختار روس و تسکین غضب دربار آن دولت را به وعده ساختن راههای تجارتی شمال ایران و اصلاح بنادر بحر خزر و افتتاح عموم رودخانه ها و مردا بها که به دریای مزبور می ریزد مقرر داشته سند مؤکد دادند. اما روزنامه های مسکو و پطرزبورغ ساکت ننشستند و اوضاع امور ایران را به قبیح ترین وجهی یاد کردند. در اسلامبول حاج محسن خان معین الملك درروز نامه اختر که به زبان فارسی نشر می شد جوابی به روزنامه های پطرزبورغ داد. زبان گشودن اختر پرده حجاب را یکبارگی برداشت. حقایق احوال ایران و ایرانیان را به فضاحت و رکاکتی هر چه تمامتر روی دایره ریختند. ظهور این حالات طبع شاه را که بیشتر از قبل نسبت به معاملات و معلومات فرنگستان نفرت داده بود و بارها در خلوت به ز بان می راند که نوکر۔ های من و مردم این مملکت باید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر نداشته باشند و بالمثل اگراسم پاریس یا بروکسل نزد آنها برده شود ندانند این دو خوردنی است یا پوشیدنی. و خودمشغول راحت طلبی و اشتغال به عیش و بازیچه کودکانه و از کارهای فرنگی به کلی گریزان باشد. اما درین زمان که روزنامه ها در خارج از کشور زبان گشودند، و به اقتضای زمان، ناصرالدین شاه که از دادن امتیاز بانك به انگلیسیها سابقا به فرسخها گریزان بود و احداث بانك را در ایران به مثابه سم قاتل می شمرد ،بی مقدمه و بلاتامل و قوع یافت.چناچه طامسن نام انگلیسی وکیل بانک شرقی لندن به طهران آمد و خواست شعبه ای از بانك مزبور در طهران و بعض بلاد ایران برقرار نماید، از جانب شاه امتناع شد لیکن مفید نیفتاد و سفیر انگلیس به مدلول معاهدة بين الدولتين حمایت کرد که صنعت و عمل صرافی در عداد امور تجارت است و نمی توان مانع شد و بدین وسیله وحشت شاه را از اسم و رسم بانك تخفیف داد....
منبع: منبع: خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله، به کوشش حافظ فرما فرما ئیان ، تهران ، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۰ ،تلخیص صص۱۲۲ -۱۲۴
شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱:۵۵