Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
......در ایران نه نسب، نه ثروت، و نه خدمات خود آدمی هیچ یک حقی برای او نمی آفریند. به کار گرفتن افراد و دادن مقام و منصب به عنایت شخصی بستگی دارد، پس اگر مخدوم را از خادم خوش آید به شایستگی و کاردانی نیاز نیست. چنین روشی ایران را به گرداب ترسناکی در افکنده است که پارتی بازی و نورچشمی پروری است......
خدمتکاران خانگی در عصر ناصری
به روایت كنت ژولین دو روششوار فرانسوی

کنت ژولین دو روششوار در آغاز دهه هفتم سده نوزدهم در زمان ناصرالدین شاه - از جانب دولت فرانسه برای بررسی و گرد آوردن اطلاعات در زمینه های اقتصادی، صنعتی، بازرگانی و هنری به ایران آمده، روی هم رفته شش سال در سفارت فرانسه در تهران کار می کرده، و کوته زمانی هم کاردار سفارت بوده است. وی در مورد خدمتکاران خانگی در آن دوره چنین می نویسد: در ایران از خدمتکاری به همه چیز می توان رسید، و در میان بزرگانی که امروزه مناصب مهم دارند چند تن را می توان نام برد که در خانه امیر نظام، صدر اعظم گرانقدر شاه کنونی، خدمت می کرده اند. در ایران نه نسب، نه ثروت، و نه خدمات خود آدمی هیچ یک حقی برای او نمی آفریند. به کار گرفتن افراد و دادن مقام و منصب به عنایت شخصی بستگی دارد، پس اگر مخدوم را از خادم خوش آید به شایستگی و کاردانی نیاز نیست. چنین روشی ایران را به گرداب ترسناکی در افکنده است که پارتی بازی و نورچشمی پروری است. درایالات و ولایات فرمانروایانی را می شناسم که در گذشته غليان بردار بوده اند که از پست ترین کارها در مشاغل خدمتکاری است، و وزرایی را سراغ دارم که سرچشمه دارایی آنها آنقدر آلوده و ننگین است که نتوان گفت. کارهای اندرون را زنها و کنیزان می کنند، و مردان به آنجا راه ندارند. خدمتکاران بیرونی عبارتند از: پیشخدمت حضور که به شخص ارباب و فرمانهای او می رسد، وی شمار زیادی از خدمتکار دارد. از همه این خدمتکاران که شمارشان گاه تا یکصد نفر هم می رسد تنها سه یا چهار تن مزد دریافت می کنند. دیگران باید گلیم خود را هر جور که می توانند از آب بکشند. درآمد بیشتر اینها از بخشش هایی است که مهمانها و مراجعین ارباب به آنها میکنند، چه آنکه هر که بخواهد ارباب را ببیند باید سبیل گروه چاکران او را چرب کند.
زمانی که به خانه ای وارد می شوید نمی شود که باغبان خانه به هنگام در آمدن یا بیرون رفتن شما از خانه گلی یا میوه ای به شما پیشکش نکند. تنها درآمد این باغبان از همین راه است، و من اطمینان ندارم که این باغبان - چیزی هم دستی به ارباب خود نداده باشد تا به این کارش گمارد. گویند که ارباب، اگر به کسی عنایت داشته اما خود نتواند دست او را در دیوان و دولتی بند کند به یکی از وزرا توصیه اش می کند که او را به میرزایی گمارد. و همین که این قدم نخست برداشته شد، دیگر هیچ دلیلی ندارد که میرزا خود را تا بلندترین جایگاه در دربار سلطان نکشاند.پس می توانیم در خیال خود افکار یک ایرانی ماجراجو را بخوانیم.
به کسی که پاره ای از عمر را به دغلی و ریاکاری سپری کرده، و ناگهان، بی اندک شایستگی، به همه درآمدهای مملکت دست می یابد چگونه اعتماد توان کرد؟ وی نه از اداره امور مملکت شناختی دارد و نه در میان مردم پشتیبانی، پس، مانده عمر را هم به دسیسه و اسباب چینی می گذراند تا حریفان را به دام اندازد و همچون گذشته معامله گری و مال اندوزی کند.
همه از این دردها آگاهی دارند و هیچ کس در فکر درمان آنها نیست.. این روش بلاهای دیگر هم به بار می آورد که از جمله ترک صنعت و کشاورزی است؛ به ویژه به کشاورزی لطمه فراوان زده است. بسیاری از زمین های ایران نا کاشته رها شده اند. و این نه به سبب بدی خاک است یا کمبود آب. دلیلش این است که زارع کمیاب است. عیب عمده آسیایی ها تنبلی شان است. زیستن در شهر را، هر چند به تنگدستی، برمی گزینند.
من چندان باور ندارم که تمدن ما اروپاییان به مردم مشرق زمین سودمند افتد. ما خود پیرتر و پوسیده تر از آنیم که در اندیشه نو ساختن جامعه ای باشیم که در تمدن هم ردیف ما است، اما از ما قدیمی تر است و پوسیده تر. با این حال ادعا می کنیم که رابطه ما با ایرانیان می تواند آداب و رسوم آنها را دگرگون کند.....
مسافر اروپایی اگر هوشمند باشد در اندیشه آن است که کشوری را که به آن سفر کرده است بشناسد. با مردم بومی در می آمیزد. از آداب و رسوم آنها هر چه بتواند فرا می گیرد تا بر آنان ناپسند جلوه نکند. و اگر چندی بگذرد آب و هوا و بینش مردم آسيا چنان در تن و ذهن مسافر رخنه می کند که او دیگر نه تنها در اندیشه آن نیست که شیوه زندگانی خود را به آن مردم بار کند، بلکه هم به آسانی نخواهد توانست سرزندگی مادرزادیش را نگه دارد. و چنانچه دیر زمانی در آسیا درنگ کند پس از بازگشت به میهن خود هم دیگر آن سرزندگی را نخواهد داشت.
منبع : كنت ژولین دو روششوار، خاطرات سفر ایران،ترجمه مهران توکلی،تهران: نشر نی،۱۳۷۸ ، چکیده ای از صفحات ۱۱۰ -۱۱۵
جمعه ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲:۵۵