پاتوقهای تهران در عصر قاجار
معنی لغوي « توق » یا « توغ » عبارتست از: عَلَم و رایت بزرگی که در ایام عزاداري سکنه بعضی محله ها در برخی از شهرها آن را حرکت دهند و آن از امتیازات محلات مزبور محسوب شود. نیز درباره پاتوغ یا پاتوق که در واقع کوچک شدۀ پاي توغ است در فرهنگ معین چنین آمده است:-1- پاي عَلَم ، جایی که رایت و درفش را نصب کنند. 2- محل گرد آمدن 3- محل اجتماع لوطیان در بعضی شهرهاي ایران. 4- روز عاشورا دسته هاي بعضی محلات ممتاز توغ را حرکت دهند. زیر و اطراف توغ را « پاتوغ » گویند.(فرهنگ معین ).اما عبد الله مستوفی درباره پاطوق چنین توضیح داده است:
طوق عماري[محمل، کجاوه ، تخت روان] است که در بعضی از شهرها و دهات علامت این دسته گردانیها میباشد.
طوق را با روپوش و پارچه هاي فاخر زینت می کردند و چهار نفر از مبرزین افراد دسته، چهارپایه آن را بردوش گذاشته به راه می افتادند و باقی افراد از دنبال آنها می رفتند. این عماري یا طوق البته باید در جايی محفوظ باشد. محل آن تکیه بزرگ محله یا قصبه بود و این تکیه را ،تکیه پاطوق می گفتند تا اهمیت آن را واضح نمایند. پاطوق را امروز به هر محلی که مرکز جمعیت یا کاري باشد اطلاق میکنند حتی محلهایی را هم که براي وافورکشی و قمار آماده کرده باشند و همچنین مراکز حزبی و صنفی را هم پاطوق میگویند. مثلا زمانی، قهوه خانه قنبر پاطوق نانواها بود. بار فروشهاي میدان هم قهوه خانه اي داشتند که پاطوق آنها بود و همچنین سایر اصناف هم هر یک محلی به این نام دارند که اکثر سري به آنجا میزدند. البته خیلی شنیده اید که میگویند پاطوق فلان آدم در فلان خانه است. در صورتیکه دراین خانه نه طوقی است و نه علامتی،و نه محل اجتماعی ولی چون این شخص به این خانه رفت و آمد زیادتري دارد بطور استعاره این خانه را پاطوق این شخص معرفی می کنند[ امروزه بعضی رستوران خاصی را پاتوق خود قرار می دهند]
آمار پاتوقهای محلات دار الخلافه تهران بسال 1269 (ه. ق) :
-محله عودلاجان: دو پاتوق وجود داشت که یکی بنام پاتوق حیاط شاهی و محله عربها بود و دیگري پاتوق پامنار و راسته دروازه شمیران.
-محله بازار : یک پاتوق بنام پاتوق ملک آباد بود .
-محله چال میدان: سه پاتوق بنام پاتوق سرپولک، پاتوق درب حمام و پاتوق باغ پسته بیک.
در نقشه دار الخلافه طهران به سال 1275 ه. ق تنها از یک پاطوق نام برده شده که در محله عودلاجان در امتداد راسته دروازه شمیران و در شمال محله یهودیها و شرق محله حیاط شاهی در نزدیک تکیه دانگی قرار داشته که از آن به نام« پاي طوق » نام برده شده است. همچنین در نقشه دارالخلافه ناصري سال 1309 عبد الغفار نیز فقط از همین «پای طوق» نام برده شده است.احتمالا این مکان نخستین و نامدارترین جایگاهی در تهران پیش از گسترش آن و شاید هم پیش از دوره قاجاریه بوده که در آنجا "طوقی "نگهداري می شده که به نام "پاي طوق(پاطوق) خوانده شده است.
در دوره مظفر الدین شاه پاتوقها تا حدي معناي نخستین خود را از دست داد و به نام پلیس مسئول محله نامیده شد. بشرح زیر:
آمار پاتوقها ی تهران درسال 1317 ه. ق
- محله دولت: ده پاتوق داشت: پاتوق سید جعفر، پاتوق حاجی عباس، پاتوق نایب محمد، پاتوق نایب محمدعلی، پاتوق نایب آقابابا، پاتوق نایب عزیز، پاتوق نایب حسین، پاتوق نایب محمد بروجردي، پاتوق نایب غلامرضا و پاتوق نایب محمد کاشی.
-محله سنگلج: نه پاتوق داشت: پاتوق نایب شعبان، پاتوق نایب حسین، پاتوق نایب رمضان، پاتوق نایب باقر، پاتوق نایب محمدعلی، پاتوق نایب رضا، پاتوق نایب صحبت، پاتوق نایب سید علی اکبر و پاتوق نایب وهاب.
-محله بازار: پنج پاتوق داشت بنام: پاتوق نایب رجب علما، پاتوق نایب یوسف، پاتوق حاجی اسماعیل نایب، پاتوق نایب اسماعیل و پاتوق نایب شکرالله.
-محله چال میدان: داراي شش پاتوق بود: پاتوق حاجی غلامرضا، پاتوق حاجی رحیم، پاتوق نایب علی، پاتوق نایب جعفر، پاتوق نایب حسن، و پاتوق نایب عباس.
این پاتوقها هیچگونه بستگی به معناي اصلی پاطوق یا پاتوغ نداشت و همانگونه که عبد الله مستوفی اشاره کرده نامی استعاري بود.
منبع:حسین شهیدی مازندرانی، «سرگذشت تهران»، تهران: راه مانا، 1383 ،صص 487 -488
پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱:۲۷