از دوران فتحعلی شاه چند نقش برجسته به جای مانده است که یکی از آنها در ناحیه چشمه علی واقع در شهر ری است که نشان دهنده شکار شیر توسط وی بوده است،
فتحعلی شاه قاجار و شکار:
از پادشاهان قاجار، فتحعلی شاه اولین پادشاهی بود که در قسمت شمالی جاجرود فعلی [حوالی «سبو کوچک»] قصر بزرگی ساخت تا علاوه بر فرار از گرمای تهران و استفاده از آب و هوای بسیار معتدل منطقه، به شکار در جنگلهای آنجا بپردازد.نیزقصر قاجار جزو نخستين قصرهاي ييلاقي خاندان قاجار است كه در سال 1213 هجري قمري در دومين سال سلطنت فتحعلي شاه در فاصله نيم فرسنگي حصار پيراموني شهر، بر تپه فوق، محل فعلی زندان قصر، بنا شد. لذا علاقه این شاه به شکار و نزدیکی این قصر به شکارگاههای آن روز سبب اقامت او در این قصر میشده است 1 .
شاه قاجار عليرغم مشکلات سياسي کشور، زندگي افسانهاي خويش را که آميخته به شادکامي و هوسهاي سيريناپذير بود در چهارديواريهاي کاخهاي خود ميگذراند. تفريح در حرمخانه که داستانهای زیادی از آن نقل شده، سواري، شکار و بازي با ورق، از سرگرميهاي عمدة او بود. ميزان برد و باخت در حرم شاهي به حدي بود که هر کنيز سالانه، مبلغي تا حدود پانزده هزار تومان به عنوان پاداش دريافت ميکرد 2 .
سرهنگ گاسپاردویل که در دورة فتحعلی شاه به مأموریت نظامی به ایران آمده بود در مورد شکار و فتحعلی شاه چنین مینویسد:
ایرانیها عشق عجیبی به شکار دارند تا آن جا که بزرگان هفتهها بلکه ماهها اوقات خود را به شکار میگذرانند. شکار در ایران با اروپا تفاوت زیاد دارد و چون جالبترین آنها شکار پادشاه یا ولیعهد میباشد، به شرح جزییات آن میپردازم:
شکار بزرگ و یا شکار پرنده همیشه سواره انجام میگیرد. شکار پرنده به وسیله باز بسیار جالب است. ضمنا کشوری وجود ندارد که به اندازه ایران در تربیت این پرنده موفق باشد.
هنگامی که پادشاه یا شاهزاده به این سرگرمی میپردازند تعداد زیادی خدمه همراه میبرند. خدمه مزبور همین که به محل شکارگاه رسیدند از اسب پیاده میشوند و در کمال سکوت در چند قدمی پیشاپیش شکارچیان حرکت میکنند. شکارچیان با آرایش نیم دایره بسیار گسترده دنبال آنها به راه میافتند. هر یک از شکارچیان بر روی دست راست خود یک باز حمل میکند. تسمه دو شاخهای از چرم نازک که به چنگال بازها متصل است مانع پرواز آنها میشود. هنگامی که دستهای قرقاول یا کبک مشاهده شود، تا آن جا که ممکن است به آنها نزدیک میشوند و آنها را دوره میکنند. در این حال شکارچیان متوقف میشوند و همگی با هم بازوی راست خود را در جهت نقطهای که شکار در آن جا گرد آمده است، دراز میکنند تا بازها بتوانند آن را ببینند، در این موقع شکار را میپرانند و بازها با حرص و ولع بسیار خود را روی آنها میاندازند و به ندرت اتفاق میافتد که یکی از آنها طعمه خود را از دست بدهد. سپس خدمه برای گرفتن شکار میدوند و به آسانی شکار را از چنگ باز در میآورند. اما برگرداندن بازها به آن آسانی نیست. برای این کار قوشچیها مرغی را که در توبره دارند، بیرون آورده، به صدا در میآورند و بدین وسیله بازها نه از روی انس و علاقه، بلکه به سبب حرص و ولعی که دارند روی دست صاحبشان قرار میگیرند. انواع و اقسام شکارهای بزرگ از قبیل گوزن، کل، بزکوهی، آهو، گاوکوهی و غیره در ایران فراوان است. این حیوانات آرام که گرد هم زندگی میکنند موقعی که به جلگه سرازیر میشوند تعدادشان به قدری زیاد است که از دور به شکل گلههای بزرگ گوسفند جلوه میکنند. معمولا روزها را در کوهستانها به سر میبرند و شبها برای چرا خارج میشوند. موقعی که شاه یا شاهزاده قصد شکار بزرگ را کنند دو یا سه روز قبل از آن چند هزار سوار پیشاپیش میفرستند که شب هنگام دشت را محاصره کنند. این سواران کلیه گردنهها و کوره راههایی را که شکارها ممکن است صبح زود از آن جا فرار کنند مسدود مینمایند. سواران موقعی که به شکارها میرسند بتدریج به هم نزدیک میشوند و به همین ترتیب محوطهای به وجود میآورند که بعضی اوقات بیش از ده هزار شکار در میان آن به محاصره درآمده است. آن گاه پادشاه، شاهزادهها یا بزرگان درباری شروع به تیراندازی میکنند. هر یک از خدمه دو تفنگ با خود دارند و موقع تیراندازی اربابشان تفنگ دیگر را پر میکنند. شاهزاده ولیعهد [عباس میرزا] که در تیراندازی با کمان فوقالعاده مهارت دارد، قبل از تیراندازی با تفنگ غالبا برای تمرین به دنبال شکارها میتازد و چند تای آنها را از پا در میآورد. در ایران نوع دیگری شکار نیز وجود دارد و آن شکار با سگ است که به وسیله سگهای بزرگی که تازی نامیده میشوند صورت میگیرد. طرز این شکار در ایران مانند اروپاست با این تفاوت که در اروپا (بخصوص در اسپانیا که شکار با سگ خیلی متداول است) سگها را به دنبال خرگوش میاندازند، در صورتی که در ایران به دنبال شکار بزرگ میاندازند و به ندرت اتفاق میافتد که شکار از چنگ سگها خلاصی بیابد. در کوهستانها گراز به تعداد زیاد وجود دارد ولی شکار آنها در موقعی که در جلگه دیده شوند صورت میگیرد. در مازندران و گیلان نیز گاهگاهی به شکار پلنگ میپردازند ولی نسل این حیوان بتدریج رو به نابودی میرود 3 . و باز هم دروویل نقل میکند که فتحعلی شاه معمولاً سوار بر اسب ترکمنی به شکار میرود و اذعان میکند شاه ایران سوارکار ماهری نیست، و به اسبهایی که دارای رنگ روشن هستند بیشتر از اسبهای تیره علاقه نشان میدهد. همینطور راجع به علاقه وافر عباس میرزا ولیعهد خوشنام فتحعلی شاه به شکار اظهار ميدارد که وی بیشتر اوقات خود را به شکار میگذراند و از اینکه ولیعهد در سرکشیهای خود در ضمن شکار از حالات روستاییان و نارضایتی احتمالی آنها جویا میشود تمجید مینماید، همینطور از مهارت او در کاربرد سلاحها و تاختن او با اسب و نشانهگیری عالی او به طوری که هرگز تیرش به خطا نمیرود مطالبی درج نموده است و اینکه در دستگاه فتحعلی شاه شکارچیباشی یا میرشکار مسؤول امور شکار، سگبان باشی مسؤول سگان شکاری و تازیان و طاووسخان مسؤول ضبط و ربط بازهاست، نیز شرح میدهد . 4
از دوران فتحعلی شاه چند نقش برجسته به جای مانده است که یکی از آنها در ناحیه چشمه علی واقع در شهر ری است که نشان دهنده شکار شیر توسط وی بوده است، در حال حاضر تنها قطعه باقی مانده از این اثر در بدترین شرایط میان ضایعات و نخالههای آهن، روغن سوخته ماشین و لرزش حرکت ماشینهای سنگین در کارخانه سیمان ری قرار دارد . 5
نقش برجستة دیگر کتیبهای است واقع در تنگه واشی فیروزکوه، این محل ییلاقی زیبا و باستانی است که از پادشاهان ساسانی و قاجار به یادگار مانده و از بکرترین زیستگاههای حیات وحش است. بنابر یک روایت تاریخی تنگه واشی یکی از گذرگاههایی است که اسکندر از آن عبور کرده و وارد ایران شده، این کتیبه هم مانند نقش برجسته چشمه علی به دستور فتحعلیشاه و نظارت والی فیروزکوه توسط سه نفر حجارباشی، نقاش باشی و معمار باشی طی ۳ سال نقر گردیده است. وقایع زمان فتحعلیشاه، دور تا دور کتیبه روایت شده است که بزرگترین نقش برجسته این کتیبهها با مضمون شکارگاه و با تصویر اسب، نیزه و شکارهایش است، که در اطراف او میتوان عباس میرزا، علیقلی میرزا و علینقی میرزا، پسران او، همچنین نوادگانش را در حال شکار دید. اشکال پرندگان و حیواناتی چون بزکوهی، آهو و گوزن نیز در این نقش برجسته به عنوان شکار دیده میشوند که اتفاقا از این نوع حیوانات امروز نیز در تنگه واشی کم و بیش میتوان یافت. شخصی که با نیزه سوار بر اسب است و در سمت چپ است فتحعلیشاه، سوار سمت راست با اسلحه عباس میرزاست و سمت چپ محمدعلی میرزا، دشت کنار این تنگه شکارگاه فتحعلیشاه بوده است. 6
مادام ديالافوا كه در زمان ناصرالدينشاه به ايران سفر كرده در مورد اين گونه آثار مينويسد: «...يكي از كارهاي ناپسند فتحعليشاه اين بود كه بناهاي تاريخي طاق بستان و اصفهان و ري و غيره را حك كرد و بهجاي آنها تصوير خود و پسرانش را ترسيم نمود...»
شایان ذکر است که تنگه واشی یکی از مناطق زیبا و طبیعی استان تهران و شهرستان فیروزکوه میباشد، این تنگه در فاصلهای دور از فیروزکوه واقع شده است که دارای پوشش صخرهای بسیار زیبايی میباشد، تنگه علاوه بر پوشش صخرهای دارای رودخانه و آبشار بسیار زیبائی هم هست . تنگة واشی نیز یکی از مناطق مورد علاقه ناصرالدین شاه جهت شکار و تفریح بوده است. 7
منبع: فاطمه قاضیها،گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار،( 1279 -1281هجری قمری )تهران:سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران،1390، صص 77-81(از بخش اول، تاریخچه شکارهای شاهانه در ایران)
از پادشاهان قاجار، فتحعلی شاه اولین پادشاهی بود که در قسمت شمالی جاجرود فعلی [حوالی «سبو کوچک»] قصر بزرگی ساخت تا علاوه بر فرار از گرمای تهران و استفاده از آب و هوای بسیار معتدل منطقه، به شکار در جنگلهای آنجا بپردازد.نیزقصر قاجار جزو نخستين قصرهاي ييلاقي خاندان قاجار است كه در سال 1213 هجري قمري در دومين سال سلطنت فتحعلي شاه در فاصله نيم فرسنگي حصار پيراموني شهر، بر تپه فوق، محل فعلی زندان قصر، بنا شد. لذا علاقه این شاه به شکار و نزدیکی این قصر به شکارگاههای آن روز سبب اقامت او در این قصر میشده است 1
120- http:// www.uan.ir/news/?id=2499
شاه قاجار عليرغم مشکلات سياسي کشور، زندگي افسانهاي خويش را که آميخته به شادکامي و هوسهاي سيريناپذير بود در چهارديواريهاي کاخهاي خود ميگذراند. تفريح در حرمخانه که داستانهای زیادی از آن نقل شده، سواري، شکار و بازي با ورق، از سرگرميهاي عمدة او بود. ميزان برد و باخت در حرم شاهي به حدي بود که هر کنيز سالانه، مبلغي تا حدود پانزده هزار تومان به عنوان پاداش دريافت ميکرد 2
رك. حرمسراي هزار نفرهي «فتحعلي شاه» قاجار
http://www.dostan.net/view.asp?id=50203331350100439
http://www.dostan.net/view.asp?id=50203331350100439
سرهنگ گاسپاردویل که در دورة فتحعلی شاه به مأموریت نظامی به ایران آمده بود در مورد شکار و فتحعلی شاه چنین مینویسد:
ایرانیها عشق عجیبی به شکار دارند تا آن جا که بزرگان هفتهها بلکه ماهها اوقات خود را به شکار میگذرانند. شکار در ایران با اروپا تفاوت زیاد دارد و چون جالبترین آنها شکار پادشاه یا ولیعهد میباشد، به شرح جزییات آن میپردازم:
شکار بزرگ و یا شکار پرنده همیشه سواره انجام میگیرد. شکار پرنده به وسیله باز بسیار جالب است. ضمنا کشوری وجود ندارد که به اندازه ایران در تربیت این پرنده موفق باشد.
هنگامی که پادشاه یا شاهزاده به این سرگرمی میپردازند تعداد زیادی خدمه همراه میبرند. خدمه مزبور همین که به محل شکارگاه رسیدند از اسب پیاده میشوند و در کمال سکوت در چند قدمی پیشاپیش شکارچیان حرکت میکنند. شکارچیان با آرایش نیم دایره بسیار گسترده دنبال آنها به راه میافتند. هر یک از شکارچیان بر روی دست راست خود یک باز حمل میکند. تسمه دو شاخهای از چرم نازک که به چنگال بازها متصل است مانع پرواز آنها میشود. هنگامی که دستهای قرقاول یا کبک مشاهده شود، تا آن جا که ممکن است به آنها نزدیک میشوند و آنها را دوره میکنند. در این حال شکارچیان متوقف میشوند و همگی با هم بازوی راست خود را در جهت نقطهای که شکار در آن جا گرد آمده است، دراز میکنند تا بازها بتوانند آن را ببینند، در این موقع شکار را میپرانند و بازها با حرص و ولع بسیار خود را روی آنها میاندازند و به ندرت اتفاق میافتد که یکی از آنها طعمه خود را از دست بدهد. سپس خدمه برای گرفتن شکار میدوند و به آسانی شکار را از چنگ باز در میآورند. اما برگرداندن بازها به آن آسانی نیست. برای این کار قوشچیها مرغی را که در توبره دارند، بیرون آورده، به صدا در میآورند و بدین وسیله بازها نه از روی انس و علاقه، بلکه به سبب حرص و ولعی که دارند روی دست صاحبشان قرار میگیرند. انواع و اقسام شکارهای بزرگ از قبیل گوزن، کل، بزکوهی، آهو، گاوکوهی و غیره در ایران فراوان است. این حیوانات آرام که گرد هم زندگی میکنند موقعی که به جلگه سرازیر میشوند تعدادشان به قدری زیاد است که از دور به شکل گلههای بزرگ گوسفند جلوه میکنند. معمولا روزها را در کوهستانها به سر میبرند و شبها برای چرا خارج میشوند. موقعی که شاه یا شاهزاده قصد شکار بزرگ را کنند دو یا سه روز قبل از آن چند هزار سوار پیشاپیش میفرستند که شب هنگام دشت را محاصره کنند. این سواران کلیه گردنهها و کوره راههایی را که شکارها ممکن است صبح زود از آن جا فرار کنند مسدود مینمایند. سواران موقعی که به شکارها میرسند بتدریج به هم نزدیک میشوند و به همین ترتیب محوطهای به وجود میآورند که بعضی اوقات بیش از ده هزار شکار در میان آن به محاصره درآمده است. آن گاه پادشاه، شاهزادهها یا بزرگان درباری شروع به تیراندازی میکنند. هر یک از خدمه دو تفنگ با خود دارند و موقع تیراندازی اربابشان تفنگ دیگر را پر میکنند. شاهزاده ولیعهد [عباس میرزا] که در تیراندازی با کمان فوقالعاده مهارت دارد، قبل از تیراندازی با تفنگ غالبا برای تمرین به دنبال شکارها میتازد و چند تای آنها را از پا در میآورد. در ایران نوع دیگری شکار نیز وجود دارد و آن شکار با سگ است که به وسیله سگهای بزرگی که تازی نامیده میشوند صورت میگیرد. طرز این شکار در ایران مانند اروپاست با این تفاوت که در اروپا (بخصوص در اسپانیا که شکار با سگ خیلی متداول است) سگها را به دنبال خرگوش میاندازند، در صورتی که در ایران به دنبال شکار بزرگ میاندازند و به ندرت اتفاق میافتد که شکار از چنگ سگها خلاصی بیابد. در کوهستانها گراز به تعداد زیاد وجود دارد ولی شکار آنها در موقعی که در جلگه دیده شوند صورت میگیرد. در مازندران و گیلان نیز گاهگاهی به شکار پلنگ میپردازند ولی نسل این حیوان بتدریج رو به نابودی میرود 3
ر.ک. سفرنامه گاسپاردروویل، ترجمه جواد محیی، تهران: انتشارات گوتنبرک، چاپ دوم، 1348، صص 222 ـ 225
ر .ک: گاسپار دروویل، همان، صص ص 184 و 201 و 225
از دوران فتحعلی شاه چند نقش برجسته به جای مانده است که یکی از آنها در ناحیه چشمه علی واقع در شهر ری است که نشان دهنده شکار شیر توسط وی بوده است، در حال حاضر تنها قطعه باقی مانده از این اثر در بدترین شرایط میان ضایعات و نخالههای آهن، روغن سوخته ماشین و لرزش حرکت ماشینهای سنگین در کارخانه سیمان ری قرار دارد . 5
ر.ک. روزنامه جام جم چهارشنبه 10 تير 1388
http://iranpardis.com/showthread.php?t=50689
http://iranpardis.com/showthread.php?t=50689
نقش برجستة دیگر کتیبهای است واقع در تنگه واشی فیروزکوه، این محل ییلاقی زیبا و باستانی است که از پادشاهان ساسانی و قاجار به یادگار مانده و از بکرترین زیستگاههای حیات وحش است. بنابر یک روایت تاریخی تنگه واشی یکی از گذرگاههایی است که اسکندر از آن عبور کرده و وارد ایران شده، این کتیبه هم مانند نقش برجسته چشمه علی به دستور فتحعلیشاه و نظارت والی فیروزکوه توسط سه نفر حجارباشی، نقاش باشی و معمار باشی طی ۳ سال نقر گردیده است. وقایع زمان فتحعلیشاه، دور تا دور کتیبه روایت شده است که بزرگترین نقش برجسته این کتیبهها با مضمون شکارگاه و با تصویر اسب، نیزه و شکارهایش است، که در اطراف او میتوان عباس میرزا، علیقلی میرزا و علینقی میرزا، پسران او، همچنین نوادگانش را در حال شکار دید. اشکال پرندگان و حیواناتی چون بزکوهی، آهو و گوزن نیز در این نقش برجسته به عنوان شکار دیده میشوند که اتفاقا از این نوع حیوانات امروز نیز در تنگه واشی کم و بیش میتوان یافت. شخصی که با نیزه سوار بر اسب است و در سمت چپ است فتحعلیشاه، سوار سمت راست با اسلحه عباس میرزاست و سمت چپ محمدعلی میرزا، دشت کنار این تنگه شکارگاه فتحعلیشاه بوده است. 6
http://amirjafari.com/?p=27 وب سايت اختصاصي امير جعفري
مادام ديالافوا كه در زمان ناصرالدينشاه به ايران سفر كرده در مورد اين گونه آثار مينويسد: «...يكي از كارهاي ناپسند فتحعليشاه اين بود كه بناهاي تاريخي طاق بستان و اصفهان و ري و غيره را حك كرد و بهجاي آنها تصوير خود و پسرانش را ترسيم نمود...»
شایان ذکر است که تنگه واشی یکی از مناطق زیبا و طبیعی استان تهران و شهرستان فیروزکوه میباشد، این تنگه در فاصلهای دور از فیروزکوه واقع شده است که دارای پوشش صخرهای بسیار زیبايی میباشد، تنگه علاوه بر پوشش صخرهای دارای رودخانه و آبشار بسیار زیبائی هم هست . تنگة واشی نیز یکی از مناطق مورد علاقه ناصرالدین شاه جهت شکار و تفریح بوده است. 7
مادام ژان ديولافوا، ايران كلده وشوش، ترجمه شادروان علي محمد فره وشي ، به كوشش بهرام فرهوشي، تهران: انتشارات دانشگاه تهران 1364 ص534
منبع: فاطمه قاضیها،گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار،( 1279 -1281هجری قمری )تهران:سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران،1390، صص 77-81(از بخش اول، تاریخچه شکارهای شاهانه در ایران)
- 120- http:// www.uan.ir/news/?id=2499
- رك. حرمسراي هزار نفرهي «فتحعلي شاه» قاجار
http://www.dostan.net/view.asp?id=50203331350100439
- ر.ک. سفرنامه گاسپاردروویل، ترجمه جواد محیی، تهران: انتشارات گوتنبرک، چاپ دوم، 1348، صص 222 ـ 225
- ر .ک: گاسپار دروویل، همان، صص ص 184 و 201 و 225
- ر.ک. روزنامه جام جم چهارشنبه 10 تير 1388
http://iranpardis.com/showthread.php?t=50689
- http://amirjafari.com/?p=27 وب سايت اختصاصي امير جعفري
- مادام ژان ديولافوا، ايران كلده وشوش، ترجمه شادروان علي محمد فره وشي ، به كوشش بهرام فرهوشي، تهران: انتشارات دانشگاه تهران 1364 ص534
سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۹