Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
...... بعضي قدحهای زر مینا کاری که در خزانه بود در بانک شاهی گروگذارند و صندلیهای زر تکیه را فروختند و گفتند اکنون نخوریم کی بخوریم....
من الوقایع:
مظفرالدین شاه روز ۲۹ ذیقعده [۱۳۱۳ ] از تبریز به تهران آمد.
عين الدوله رئيس سپاه بود، صنیع الدو له تا قزوین به استقبال رفت و مخبرالسلطنه نیز در رکاب بود.
پنج تن در شاه متصرف بودند فرمانفرما ، حکیم الملك ، امیر بهادر، بصير الملك ، سید بحرینی ، و هر کس صبح اول بر او وارد می شد عرایض وی پذیرفته بود ، هیچکدام به فکر کشور نبودند و عقیده به دوام شاه نداشتند . علی اصغر خان اتابك مردی مجرب بود في الجمله در بند اصلاحات [؟!]،از این رو سد راه رجال در بار شد،آنان نیز شب وروز به شاه از او سعایت می کردند تا عاقبت شاه او را عزل کرد .
مخبرالسلطنه هدایت وزیر داخله شد ، فرمانفرما وزیر جنك و صنيع الدوله وزیر خزانه و حکیم الملك مالك نبض شاه.
گروهی با شتاب ازدربار پول می خواستند و نبود، فرمانفرما اصرار کرد بعضي قدحهای زر مینا کاری که در خزانه بود در بانک شاهی گروگذارند و صندلیهای زر تکیه را فروختند و گفتند اکنون نخوریم کی بخوریم . حکیم الملك صریحا گفته بود ما برای چنین روزی چهل سال گرسنگی خورده ایم و شاه پیش از چهار سال دوام ندارد .....


منبع : قاضی احمد غفاری کاشانی ، مصحح ، مرتضی مدرسی گیلانی ،تتمیم تاریخ نگارستان، تهران:۱۴۰۴ هجری قمری،کتابفروشی حافظ، ص497
پنجشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱:۳۲