Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
.....زنان ایرانی از موقعیت بهتر و برتری از زنان ترکیه برخوردارند. آنها سواد خواندن و نوشتن دارند و می توانند قرآن را بخوانند؛ حتی زنانی یافت می شوند که در ادبیات و علوم، تحصیلات عالیه دارند، با ادبیات کشور خود آشنا هستند و شعر هم می گویند. حال آنکه در میان زنان ترکیه هرگز چنین افرادی پیدا نمی شوند.....
زنان ایرانی به روایت هینریش بروگش، سفیر آلمان در ایران عصر ناصری(۱۸۵۹-۱۸۶۱)
. دکتر هینریش بروگش سفیر پروس(آلمان ) در ایران ،استاد دانشگاه برلین و مستشرق معروف آلمان که در حدود سالهای ۱۲۷۵-۷۷ در ایران خدمت کرده است. دربخشی از خاطرات خود تحت عنوان(سفری به در بار سلطان صاحبقران )چنین می نویسد:
. .. بد نیست قدری هم از وضع زنان ایران و حرمسرای مردان صحبت کنیم.
مردان ایران طبق قانون شرع اجازه دارند چهار زن عقدی و تعداد متعددی نیز به عنوان صیغه داشته باشند. عقد ازدواج دائم با چهار زن برای تمام مدت عمر است مگر آنکه مرد، زن را طلاق دهد. ولی از حق داشتن چند زن و تشکیل حرمسرا در ایران فقط پولداران و ثروتمندان استفاده می کنند. در ترکیه و ممالك عربی نیز وضع به همین ترتیب است و مردان طبقات کم درآمد و متوسط فقط به يك زن اکتفا می کنند زیرا نگهداری زنان متعدد و تشکیل حرمسرا متضمن تحمل هزینه و خرج زیاد است که فقط پولداران از عهده آن بر می آیند.
زنان ایرانی از موقعیت بهتر و برتری از زنان ترکیه برخوردارند. آنها سواد خواندن و نوشتن دارند و می توانند قرآن را بخوانند؛ حتی زنانی یافت می شوند که در ادبیات و علوم، تحصیلات عالیه دارند، با ادبیات کشور خود آشنا هستند و شعر هم می گویند. حال آنکه در میان زنان ترکیه هرگز چنین افرادی پیدا نمی شوند. مهدعلیا، مادر ناصرالدین شاه، از جمله زنانی است که علاقه زیادی به شعر و ادبیات دارد و ظاهرا دارای طبع شعر هم هست. اکنون چند سال است که هنرمندان ایرانی به فرمان ناصرالدین شاه مشغول کشیدن مینیاتورهایی برای کتاب هزارویکشب هستند که از کارهای دیگری که در این مورد شده است نفاست بیشتری دارند و این کتاب توأم با مینیاتورها را که فوق العاده پر ارزش است، ناصرالدین شاه می خواهد به عنوان هدیه به مادر خود بدهد.
در حرمسرای ایرانیها گرچه زنان خام و بیسواد زیادند ولی در میان آنها همان طوری که ذکر شد زنان متفکر و دانشمندی هم پیدا می شوند که دلیل بر آن هستند که زن ایرانی دارای استعداد فوق العاده ای است. زنان گرچه در حرمسرا ارتباطی با خارج ندارند و نیمه زندانی هستند ولی هر وقت که بخواهند می توانند به عناوین مختلف از آنجا خارج شوند و اگر احیانا ناپاك باشند مرتکب کارهای خلاف هم بشوند. به تربیت کودکان در خانواده زیاد توجه نمی شود و وقتی که بچه ها توانستند با پای خود راه بروند آنها را به حال خود رها می کنند و اگر تمکن مالی داشته باشند برای آنها معلم سرخانه می آورند وگرنه او را به مکتب خانه می فرستند و دیگر به کار او کاری ندارند.
ازدواج در میان طبقات بالای کشور يك امر مصلحتی است، غالبا مردان مجبور می شوند با زنانی ازدواج کنند که هرگز آنها را يك نظر هم ندیده اند و علاقه ای هم به زندگی با آنان نمی توانند داشته باشند. هنگام اقامت در تهران با مردی از خانواده ای محترم که شغل حساسی هم داشت آشنا شدم، این مرد را با آنکه زن و چند کودك داشت مقامات بالا مجبور کرده بودند با زنی از خانواده قاجار ازدواج کند و همسر قبلی خود را هم به خاطر همسر جدید به یکی از شهرستانهای دوردست تبعید کند در حالی که او را بمراتب بیش از همسر جدید خود دوست داشت. و به طوری که قبلا ذکر شد زنان حرمسرا به عناوین مختلف می توانند از خانه خارج شوند. این بهانه های خروج عبارتند از دید و بازدید دوستان و خویشان، رفتن به حمام (زیرا در غالب از خانه ها حمام سرخانه وجود ندارد)، رفتن به زیارت امامزاده های نزدیك و مسافرتهای کوتاه به اطراف. این مسافرتها غالبا با اسب انجام می شود و این زنان با آنکه در حجاب کامل هستند و خود را در چادر پیچیده اند با مهارت و چابکی زیاد روی زین اسب نشسته، دهانه آن را به دست می گیرند و به تاخت میروند. در مسافرتهای طولانی از کجاوه استفاده می کنند و کجاوه، دو محفظه صندوق مانند است که در دو طرف قاطر یا اسب می گذارند و زنان به حالت چمباتمه می توانند در آن بنشینند و در این وضع ناراحت هر روزه چندین ساعت باقی بمانند......... ».
«بارون پیشون» ایلچی فرانسه در تهران تنها دیپلماتی است که با خانواده خود از کشورش حرکت کرده است و اینك با زن و فرزندانش در تهران دوران مأموریت سه ساله خود را می گذراند. خانواده پیشون تنها محفل خانوادگی است که اروپاییهای مقیم تهران که گرفتار غربت شده اند می توانند به آن پناه ببرند و با دیدن يك زندگی صددرصد اروپایی، برای ساعاتی چند اقامت خود را در آسیا فراموش کنند. خاصه آنکه آقای پیشون ومخصوصاً خانم او فوق العاده مهربان و میهمان نواز هستند و از خارجیان مقیم تهران با صمیمیت ویژه ای پذیرایی می کنند.
منبع : دکتر هینریش بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه مهندس محمد حسین کرد بچه، تهران: انتشارات اطلاعات،۱۳۸۹ صص۲۰۰-۲۰۵.
چهارشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۷