Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
یکی از ساربانان ایل عرب کلکو، که در ساحل این دریاچه سکنی داشت، عرض میکرد شش سال قبل از این، وقتی که این دریاچه می خواست تشکیل داده شود، من خود، به رأي العین دیدم که از وسط کویر آب زیادي فوران کرد و کم کم زیاد شد، تا محل فوران در زیر آب غایب گردید. بالجمله حال دریاچه شده است......

تصویر ذیل پل دلاک است در جنوب دریاچه
شرح جغرافیاي دریاچه مابین تهران و قم توسط ناصر الدین شاه در ششمین سفر قم

دریاچه اي که در میان تهران و قم تشکیل یافته است، همان بحیره ساوه است که در تواریخ ضبط است، که تقریبا در یکهزار و سیصد و پنجاه و هفت سال قبل از این در یوم تولد حضرت ختمی مآب صلی الله علیه و آله، خشک شده. اکنون شش سال است که مجددا شروع به تشکیل کرده است.
اینکه معروف به دریاچه ساوه شده، سببش این است که اراضی طرف غربی دریاچه اتصال به خاك ساوه دارد و علاوه بر این رودخانه اي که از ساوه جاري است به این دریاچه می ریزد.
رودخانه هایی که اکنون داخل این دریاچه می شود از این قرار است:
- رودخانه ساوه.
- رودخانه شور که از محال زرند می آید.
- فاضلآب رودخانه کرج که از زیر دیر داخل دریاچه می شود.
- فاضلآب رودخانه قم که از قمرود گذشته، در زیر قریه کاج جزء دریاچه می شود.
قمرود، یکی از دهات معتبر خالصه قم است.
از علائم و آثار چنین استنباط می شود که از زیرزمین این دریاچه آبی فوران کرده باشد، زیرا که سابقا هم این رودخانه ها داخل در اراضی کویر می شده، چگونه بوده است که چنین دریاچه تشکیل نمی داده است.
یکی از ساربانان ایل عرب کلکو، که در ساحل این دریاچه سکنی داشت، عرض میکرد شش سال قبل از این، وقتی که این دریاچه می خواست تشکیل داده شود، من خود، به رأي العین دیدم که از وسط کویر آب زیادي فوران کرد و کم کم زیاد شد، تا محل فوران در زیر آب غایب گردید. بالجمله حال دریاچه شده است و آنچه به نظر رسیده می نگاریم و نقشه دریاچه را هم که به چه ترکیب است رسم میکنیم.
حدود اربعه دریاچه قم:
- از طرف جنوب محدود است به بعضی کوهها و تپه هاي کوچک و به تپه اي که معروف به کل تپه است و به منظریه و رودخانه ساوه و پل دلاك و اراضی قم.
- از سمت شمال محدود است به کوه مره و رودخانه شور و محالات دار الخلافه تهران.
- از جانب مشرق محدود است به دیر و کاج و مسیله که تمام این صحاري مراتع شتر کلائی دولت است و به کوه سیاه کوه و دوازده امام و صحراي کویر که این کویر منتهی به خراسان و سیستان می شود.که به عرض رسید، در این کوه، مقبره امامزاده ایست که » - از طرف مغرب محدود است به خاك ساوه و زرند و کوه باباقاري و کوه کوكداغ که این کوه وصل میشود « طوایف صحرانشین عرب و غیره اعتقادي به آن دارند و نذورات زیاد به آنجا می برند» به زرند و مراتع ایلات شاهسون اینانلو است.
از تهران تا کنار دریاچه چهارده فرسنگ راه است و از قم به دریاچه دوازده فرسنگ.
راه قدیم از تهران به قم قبل از تشکیل دریاچه از وسط همین دریاچه بوده است که به پل دلاك می رفته و پل مزبور پلی است از قدیم بر روي رودخانه ساوه بسته شده است و چهار فرسنگ از حوض سلطان الی پل دلاك راه بوده است. حالا اگر مسافري بخواهد از حوض سلطان به پل دلاك برود، از کناره دریاچه باید حرکت نموده دور بزند تا به پل دلاك برسد و البته ده فرسنگ بیشتر مسافت دارد.
راهی که اکنون به قم می روند در سمت مغرب دریاچه واقع است و از علی آباد که تازه احداث وآباد شده است می گذرد. از دریاچه تا جاده جدید نیم فرسنگ و در بعضی جاها یک فرسنگ بیشتر مسافت ندارد.
آب دریا شور و تلخ است و رنگ آب کبود و صاف و با تلألو است. وقتی که باد می وزد، دریاچه موجهاي قشنگی دارد و بواسطه امواج در ساحل دریاچه کف دیده می شود.
سواحلی که در سمت علی آباد و کوشک نصرت ملاحظه شد، همه جا اسب به کناره
دریا میرود و تا صد قدم هم اسب می تواند داخل دریاچه شود، چون زمین شن بوم است، پاي اسب عراده کالسکه فرو نمی رود. اما اطراف دیگر دریاچه چون به نظر نرسید معلوم نشد چه حالت دارد. اسب به کناره اش می تواند برود یا نمی تواند.
این فقره نیز معلوم نشد که در این دریاچه بواسطه این رودخانه ها تاکنون تولید ماهی شده است یا نه، در کناره که حکم شد تور انداختند، چیزي نداشت، در وسط هم بواسطه نبودن قایق معلوم نشد، ولی چون رودخانه ساوه و قم و شور داراي ماهیهاي بسیار است، البته در این دریاچه هم باید یافت شود و تولید خواهد شد.
سواحل دریاچه از همه طرف مسطح و هموار است و در این فصل که اوایل بهار است، زمینها همه مملو از لاله قرمز و گلهاي زرد و سفید و انواع ریاحین و بوته هاي بزرگ است. تمام این صحاري و اطراف دریاچه مراتع شتران کلائی دولت است و در این فصل بهار قریب به ده هزار شتر کلائی است که در این صحرا چرا می نمایند و کم کم [که] هوا گرم می شود به طرف ییلاقات ساوه و خرقان می روند.
در این ایام که اغلب شترها زاییده بودند، خضارت صحرا و طراوت هوا و طبیعت دریا و تابش اشعه آفتاب به سطح آب و حالت طبیعی دشت و مراتع و شترها و بچه شترها و ساربانان و اطفال آنها که مشغول چرانیدن شتران بودند و وضع سیاه چادرهاي اعراب کلکو و گله هاي گوسفند زیاد که در چرا بودند عالم غریبی داشت و چون محافظت شتر کلائی مخصوص به ایل عرب کلکوست در دوره این دریاچه، همه جا چادر زده اند که چادرهاي آنها در این سواحل بر حسن منظر دشت و صحرا افزوده است.
از قراري که به عرض رسید، در فصل پاییز، کرورها مرغابی در این دریاچه دیده می شود. در این وقت هم از انواع مرغهاي آبی موجود بود، خصوصا مرغی ملاحظه شد که پاهاي نازك بسیار بلندي داشت، از لک لک بزرگتر است، وقتی نشسته بود، به نظر سفید می نمود، ولی چون پرواز می کردند، پرهاي زیر شکم و زیر بالهایشان قرمز بود. از این نوع مرغها یک مرتبه صدصد پرواز می کردند، اما به نظام، مثل اینکه یک فوج سرباز منظمی حرکت نماید و در وقت پرواز یک صدا و آواز مخصوصی داشتند که به گوش مثل نواي موزیک بسیار خوش مطبوعی می آمد.
صید این مرغها چون از انسان خیلی وحشت دارند و در میان آب می نشینند و زیاد نزدیک به ساحل نمی شوند، خیلی دشوار است،
شکارچی خود را به تیررس تفنگ می رساند، اما اینها از وحشتی که دارند زود پرواز می کنند.
مرغهائی که در این وقت در دریاچه باقیمانده نمونه اي هستند از مرغهاي زیادي که در زمستان و پائیز به اینجا میآیند و اسامی آنها از این قرار است:
- پرلا، رنگ سیاهی دارد
- پاشلباش، مرغابی است که سرش سبز است.
- غاز
- حواصیل به انواع [و] اقسام
- مرغ سفید ماهی خوار که جثه اي به قدر کبوترهاي بزرگ دارد.
از وحوش و طیور صحرائی، نیز: آهو و هوبره و باقرقرا و قل قویرق و انواع و اقسام طیور دیگر در این صحرا بسیار است.
صحرائی که از کوشک نصرت به منظریه میرود، صحراي بسیار خوش وضع مطبوعی است. سوراخ موش هیچ ندارد. ریگهاي بسیار قشنگ و سنگهاي خوشرنگ قرمز و سفید و منظري خیلی خوش دارد.
این دریاچه تقریبا شبیه به یک عینک است، یعنی دو دریاچه است که بواسطه یک بغازي به هم متصل میشود و عرض این بغاز هم بعضی جاها نیم فرسنگ و بعضی از اماکن کمتر و بیشتر است.
مسافت دور این دریاچه:
اگر نقطه اي را معین نمایند و در دور دریاچه بدون اینکه تأمل کنند متصل راه بروند، باید سی ساعت که بروند، به همان نقطه برسند. پس میتوان دوره این دریا را سی فرسنگ گفت. اما این تخمین است، باید مهندسی دور بزند و با ساعت مسافت را معین نماید. اما این تخمین به طوري قریب به تحقیق است که اگر کم وزیاد شود، بیش از دو سه فرسنگ نخواهد شد.
از منظریه که به سمت قم حرکت میشود، تا یک فرسنگ به زراعت و شهر قم مانده، از علائم زمین معلوم می شود که در قدیم این پنج فرسنگ راه هم دریا بوده است. از قدیم این زمین را چال دریا می گفته اند و حالا هم به همین اسم مرسوم است.
در میان زمینهاي این صحرا بعضی صدفهاي دریائی ملاحظه شد، محتمل است باز هم من بعد در اینجاها تشکیل دریاچه بشود. از منظریه که یک فرسنگ رو به قم حرکت می شود، به رودخانه ساوه می رسد که از مغرب به سمت مشرق جریان دارد و از پل دلاك عبور کرده رو به شمال برمی گردد و داخل همین دریاچه می شود. حسب الحکم دولت امین السلطان به سرکاري باقر خان، پلی به این رودخانه بسته است که از ابنیه معظمه محسوب می شود و با کمال استحکام و جلوه به انجام رسانیده است. از منظریه تا این پل جدید یک فرسنگ راه است.
عمق این دریاچه درست معلوم نیست، چون قایقی حاضر نبود که میانش رفته با طناب معین نمایند. یک نفر را فرمودیم لخت شده، هرقدر بتواند ایستاده در آب دریا برود، الی دویست قدم به میان دریا رفت، در آخر آب الی گردنش رسید و از آن به بعد نتوانست راه برود، شنا کرد، گویا حالا وسط آب عمقش بیشتر از ده ذرع نباشد. این هم که نوشتم حدس و تخمین است، تا بعد صحیحا معین شود.
از لب این دریاچه کوه دماوند مثل یک کله قند پیداست و کوه البرز هم پیدا میشود.
این کوههاي برفی دماوند و البرز از دور یک منظر و تماشاي بسیار خوشی داشت که کمتر همچو دورنمائی به نظر رسیده است.
پی نوشتها: برای دریافت پی نوشتها به منبع ذیل مراجعه فرمایید.
منبع: سفرهای ناصرالدین شاه به قم, به کوشش فاطمه قاضیها،تهران: سازمان اسنادو کتابخانه ملی ایران، ۱۳۸۱ش.صص۱۳۴-۱۳۹
شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۸