Qajarieh, Articles by Fatemeh Ghaziha
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    اعليحضرت پرسیده بود که چه باید بخورد. گفته بودند: شور باي جوجه که با شنیدن این حرف از جا در رفته قسم خورده بود که آنها می خواهند شاه را بکشند ....پس عصایش را می گیرد و از جا می جهد و به طرف آقايان اطبا حمله می کند تا با دست خودش دق دل خود را خالی کند که در این میان یکی از حضرات از فرط وحشت غش می کند....
    حمله فتحعلی شاه به طرف اطبا برای رهایی از
    رژیم غذایی در آخرین سال سلطنت و انتظار وخامت اوضاع بعد از مرگ اوبه روایت بیل فریزر اسکاتلندی.

    جیمز بیلی فریزر، نقاش، سیاح و سفرنامه‌ نویس اسكاتلندی در ۱۸۳۳، بنابه دستور وزیر خارجه وقت( لرد پالمرستون) بریتانیا به ایران سفر كرد .این مأموریت هجده ماه بطول انجامیدو در بازگشت به انگلستان در ۱۸۳۵، دو سفرنامه با عنوان سفر زمستانی از قسطنطنیه به تهران و سفرهائی در كردستان و نقاط دیگر نوشت. که بخشی از آن که مربوط به ایران است توسط مترجم محترم آقای منوچهر امیری ترجمه شد.
     زیرنویس:

    فریزر که اواخر سلطنت فتحعلی شاه و بعد از مرگ عباس میرزا ولیعهد به ایران آمده بود، مطالب جالب توجهی از وضع مملکت و و ضع در بار می نویسد از جمله در مورد بیماری فتحلی شاه که چیزی هم به پایان عمر او نمانده بوده ، چنین نقل می کند:

    شاه بینوای پیرظاهرا نیروی جسمی و روحیش به سرعت تحليل می رود، سلامت مزاج او در روزهای اخیر در تغییر بوده است و می گویند امروز صبح همه پزشکان خود را به باد ناسزا گرفت و از حضور خود طردکرد. ایشان او را مؤاخذه کرده بودند که چرا در خوردن زیاده روی می کند. هم از نظر کمیت و هم از لحاظ کیفیت: اعليحضرت پرسیده بود که چه باید بخورد. گفته بودند: شور باي جوجه که با شنیدن این حرف از جا در رفته قسم خورده بود که آنها می خواهند شاه را بکشند و هی به او مسهل و کار کن می دهند تا دل و روده اش پیرون بیاید و غیر از آب گرم نمی خواهنده چیزی به او بدهند. عاقبت آتش خشمش چنان زبانه می کشد که کتابی گرفته به طرف أنها پرتاب می کند. اما به جای شخص مورد هدف به گلدانی می خورد و گلها به زمین می افتد. و آب و گِل و گُل آن بیرون می ریزد. این کار وضع را بدتر می کند و شمشیرش را می خواهد، اما خوشبختانه از دسترس او خارج بوده و روی قفسه ای قرار داشته است. پس عصایش را می گیرد و از جا می جهد و به طرف آقايان اطبا حمله می کند تا با دست خودش دق دل خود را
    خالی کند که در این میان یکی از حضرات از فرط وحشت غش می کند و حکيم باشی پیش از آنچه وقار و متانتش را از دست بدهد از اطاق به چاک می زند. بنا به روایت دیگر شخص اخیرالذکر محکم بر جای می ایستد و شاه را سرزنش می کند و می گوید که آخر این دون شأن شاه است که با این طرز حرف بزند یا رفتار کند اما او یعنی حکیم باشی توجه دارد به اینکه این شاه نیست که چنین حرفهائی می زند بلکه مرض او است. این را می گوید و از اطاق بیرون می آید. در هر حال اعليحضرت حس می کند که مورد توبیخ واقع شده است. دو باره نظم و ترتیب بر قرار می گردد و روزدیگر پزشکان خود را فرا می خواند و از ایشان پوزش می خواهد.
    با وجود تمام این مطالب یعنی وضع وخیم مزاجی شاه و همچنین وضع نابسامان وراثت تخت و تاج و امور و مسائل عمومی، انگلیسیها را سخت در اینجا نگران کرده است مخصوصا کسانی را که به حکم وظیفه ملی بار مسؤولیت سنگینی بر دوش دارند یا در داخل حصار تهران با خانواده های خود به سر می برند. سخنان دوست قزوینی من شر یف خان که می گفت در صورت بروز آشوب سیاسی ناشی از مرگ شاه تهران جای امنی نیست متضمن حقایقی بسیار است، هییچ سخنی در میان نیست مگر وضع مملکت و جنگهای داخلی که انتظار می رود در نتیجه کشمکش چند شاهزاده با هم روی دهد، شاهزادگانی که مدعی تاج و تخت اند در حقيقت اوضاع و احوال فعلی پایتخت به نحوی است که به محض فوت اعلیحضرت کنونی ممکن است که لااقل آشوبی برپا و حالت محاصره اعلام شود. ....

    منبع : سفرنامه فریزر ، معروف به سفر زمستانی ،جیمز بیلی فریزر، ترجمه منوچهر امیری، تهران:۱۳۶۴ ، انتشارات طوس،صص ۱۱۲-۱۱۳
    سه شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۳
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت